بیت المقدس

فلسطین پاره تن اسلام است.امام خمینیی (ره)

بیت المقدس

فلسطین پاره تن اسلام است.امام خمینیی (ره)

آشنایی با تاریخ فلسطین - 3

آشنایی با تاریخ فلسطین - 3
جهان- با پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال 1979 م به رهبری امام خمینی(ره)، اسلام وارد صحنه مبارزاتی مردم فلسطین شد.

هر چند که فلسطینیان پیش از انقلاب ایران مسلمان بودند اما عاملی که آنها را به هم پیوند می داد «عربیت» بود و اسلام در درجه دوم قرار داشت. پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، اسلام عاملی موثر و قوی برای اتحاد و پیروزی مبارزان مسلمان فلسطین شد.
با شروع دهه هشتاد و به دنبال تاثیرپذیری فلسطینیهای مستقر در لبنان، از انقلاب اسلامی ایران، و تشدید فعالیت نظامی خود علیه نیروهای اسرائیلی در مناطق اشغالی، رژیم صهیونیستی در ششم ژوئن 1982 به قصد نابودی مقاومت فلسطین حمله گسترده ای را از طریق زمین، هوا، دریا به لبنان آغاز کرد. این تهاجم منجر به بیرون رفتن نیروهای مقاومت فلسطین از جنوب لبنان و بیروت شد. اما چند سالی نگذشت که با شکل گیری مقاومت اسلامی در لبنان و عملیات نظامی آن علیه مراکز نظامی و امنیتی اسرائیل، رژیم صهیونیستی مجبور به عقب نشینی از بعضی مناطق اشغالی خود رد مناطق جبل و جنوب لبنان شد و مردم فلسطین ضمن تاثیرپذیری از انقلاب اسلامی ایران در منطقه و مقاومت اسلامی در لبنان، درصدد برآمدند تا حرکت جدیدی را در داخل سرزمینهای فلسطین اغاز کنند.
در آوریل 1987 کنفرانس سران عرب در عمان برگزار شد اما هیچ گونه موضعی در زمینه مبارزه علیه رژیم صهیونیستی اتخاذ نکرد و صرفاً تمام توجه آن به جنگ ایران و عراق معطوف شد. مردم فلسطین که طی سالهای 1967 تا 1982 تجارب تلخی را پشت سرگذاشته و راههای گوناگون سازمانهای فلسطینی و دولتهای عربی را آزموده و شکست طرحهای سیاسی را به چشم دیده بودند، و سالها انتظار می کشیدند کشورهای عربی (اعراب) آنها را از آوارگی نجات بخشند، با توجه به اختلافها و انشعابها گروهها و احزاب فلسطینی، و با مشاهده بی توجهی رژیمهای عربی به اوضاع فلاکت بار فلسطینیها، دریافتند که شعارهای انقلابی رهبران سیاسی فلسطین و دولتهای عربی محتوای خود را از دست داده و طی این مدت هیچ نشانه امیدی از نابودی رژیم صهیونیستی و یا حداقل کم شدن حاکمیت آن در فلسطین پیدا نشده است، لذا از دولتهای عربی و گروههای فلسطینی قطع امید کردند.
این عوامل و رویدادهای چند، زمینه ای شد تا شور و شوق انقلاب و گرایش به اسلام در مردم فلسطین احیا شود و جنبشهای سیاسی ـ مذهبی، مردمی جایگزین احزاب و سازمانهای سیاسی ـ ملی و غیرمذهبی در سرزمینهای اشغالی شود و روند جدیدی از قیام و مبارزه با اسرائیل توسط ساکنین سرزمینهای اشغالی در پاییز 1987 آغاز شد که انتفاضه یا « انقلاب مساجد» نام گرفت.
وقوع انتفاضه روزنه امیدی برای فلسطینیان آواره به وجود آورد و اهداف و آثاری را در پی داشت و موجب شد تا اسرائیل از تداوم انتفاضه احساس خطر و ترس کند. با آنکه رژیم صهیونیستی از سال 1948 تاکنون دربرابر همه قطعناه ها و طرحهای سازمان ملل متحد، که حقوق و امتیازات محدودی برای فلسطینیان قایل می شد ایستادگی می کرد و از پذیرش قطعنامه های 242 و 338 شورای امنیت خودداری می ورزید ولی سرانجام وحشت آن و امریکا از انتفاضه آنان را مجبور کرد به مذاکره با ساف تن دهند. از سوی دیگر جناح سازشکار فلسطینی نیز با این تصور که برای چانه زدن در مذاکرات با اسرائیل و گرفتن امتیاز از آن انتفاضه برگ برنده ای در دست آنها است. زمزمه مذاکره با اسرائیل را مطرح کردند .رژیم صهیونیستی نیز درکنار مذاکره چند جانبه خود با اعراب، گفت و گوهای پنهانی را با رهبران ساف شروع کرد و پس از ده دور گفت و گوی مستقیم اعراب و رژیم صهیونیستی در فرایند صلح خاورمیانه، سرانجام سازش رهبران فلسطینی و تسلیم آنها در برابر خواسته های اسرائیل، با طرح غزه ـ اریحا (توافقنامه ساف ـ اسرائیل ) وارد مرحله نوینی شد. و از 21/8/71 مذاکرت سری دو جانبه ساف و اسرائیل شروع شد.
در 19/6/1372 یاسر عرفات با عنوان رئیس سازمان آزادی بخش فلسطین طی نامه ای به اسحاق رابین نخست وزیر وقت رژیم صهیونیستی موجودیت اسرائیل را به رسمیت شناخت و تعهد ساف را به پایبندی به اعلامیه اصول کلی (توافقنامه) و نیز قطعنامه های شماره 242 و 338 شورای امنیت (که وجود رژیم اشغالگر قدس را به رسمیت شناخته و خواستار بازگشت به مرزهای آن به مناطق پیش از 1968 شده اند) اعلام کرد و آن بخش از مفاد منشور فلسطین را که منکر حق وجود اسرائیل است. ملغی اعلام نمود. اسحاق رابین نیز متقابلاً در همان تاریخ طی نامه ای، سازمان آزادی بخش فلسطین را به عنوان نماینده مردم فلسطین به رسمیت شناخت. و موافقت خود را با آغاز مذاکره با ساف اعلام کرد. سرانجام یاسر عرفات رهبر ساف در تاریخ 22/6/1372 در واشنگتن در حضور «بیل کلینتون» رئیس جمهور امریکا و تعدادی از شخصیتهای سیاسی جهان با قلم خود بر نام فلسطین خط کشید و متن قراردادی را امضا کرد که به طرح «غزه ـ اریحا» معروف شد.
یاسر عرفات و رابین طی مذاکراتی پیش نویس هفده ماده‌ای توافق را امضا کردند که در آن یک حکومت خودمختار فلسطینی در کرانه غربی و نوار غزه پیش بینی شد.
این توافق هر چند در ظاهر نوعی عقب نشینی محدود اسرائیل از مواضع قبلی آن به شمار می رفت ولی با اهداف بلند مبارزه ملت مسلمان فلسطین فاصله زیادی داشت زیرا هدف آمریکا و رژیم صهیونیستی از این توافق صرفاً ایجاد شکاف میان فلسطینیان و خاموش کردن شعله های آتش انتفاضه به دست جناح فلسطینی سازشکار بود. اما با هشیاری نیروهای انقلابی فلسطینی در سرزمینهای اشغالی از این حربه نیز موثر واقع نشد و انتفاضه فلسطین هر چه قوی تر به راه خود ادامه داد. تا اینکه آتش آن هنگام دیدار «آریل شارون» رئیس حزب لیکود اسرائیل از مسجدالاقصی در تاریخ 28 سپتامبر 2000 بار دیگر شعله ور شد و شکل جدیدی به خود گرفت که به انتفاضه الاقصی معروف شد.

آشنایی با تاریخ فلسطین - 2

آشنایی با تاریخ فلسطین - 2
جهان- صهیونیستها در اوایل قرن بیستم با استفاده از سلطه انگلیس بر فلسطین، راه حل تشکیل یک کشور یهودی را در برابر ضدیت با یهودیان جهان و آزار آنان مطرح کردند

انگلستان در این زمان برای تداوم سلطه خود به پایگاهی در این منطقه نیاز داشت. در جریان جنگ جهانی اول صهیونیستها از انگلیس و امریکا خواستند در صورتی که دولت عثمانی متحد آلمان، شکست بخورد، پس از خاتمه جنگ فلسطین تبدیل به مملکت یهود گردد. کوشش صهیونیستها نتیجه بخشید و توانستند نظر « لرد بالفور» وزیر خارجه انگلیس را جلب کنند. سرانجام در آوریل 1920 متفقین و جامعه ملل، قیمومیت فلسطین را رسماً به دولت انگلستان واگذار کردند و آن را موظف کردند، با تاسیس کانون ملی یهود، برای اجرای اعلامیه بالفور کمک کند.
با واگذاری حکومت از سوی انگلیس به یک یهودی، مهاجرت و انتقال یهودیان به فلسطین شروع شد. این امر موجب شورش و مخالفت اعراب گردید. در این هنگام سایر اعراب که دچار تفرقه بودند جز در شعار کمک دیگری به فلسطینیها نمی کردند. اعراب فلسطینی و مسیحیان اختلافات خویش را کنار گذاشتند و اعراب فلسطینی و مسیحیان اختلافات خویش را کنار گذاشتند و در برابر یهودیان صهیونیست متحد شدند. در تابستان 1929 نخستین برخورد خونین میان فلسطینیها و صهیونیستهای مهاجر درگرفت. در این درگیری صهیونیستها و سربازان انگلیسی با آتش گشودن بر روی فلسطینی ها حدود 351 تن را شهید و عده ای را مجروح و دستگیر کردند. در اواخر دهه 1920 تا 1936 قیام مسلحانه شیخ عزالدین قسام به وقوع پیوست اما وی یارانش به شهادت رسیدند. در سال 1937 عبدالقادر حسینی رهبری مبارزات را در دست گرفت اما او نیز پس از نبردهای زیادی علیه سلطه گران انگلیسی صهیونیستها همراه با یارانش به شهادت رسید.
در سال 1944 حسن سلامه فرماندهی جنگ با نیروهای مشترک صهیونیستی، انگلیسی را برعهده گرفت ولی او نیز به شهادت رسید.
از دهه چهل مساله فلسطین به یک مساله عربی تبدیل شد و در راس مسائل بین‌المللی قرار گرفت. در طول جنگ جهانی دوم آرامش نسبی بر فلسطین حکمفرما بود. انگلیس در 14 مه 1948 به قیمومیت خود خاتمه داد و نیروهایش را از فلسطین خارج کرد. در همان روز شورای ملی یهود در تل‌آویو تشکیل شد و در ساعت چهار بعداز ظهر روز جمعه 14/5/1948 موجودیت دولت اسرائیل توسط «دیوید بن گورین» در اجتماعی در موزه تل آویو اعلام گردید. وی ضمن سختانش گفت: «ما در اینجا می‌گوئیم که با پایان گرفتن حکومت قیمومیت در نیمه شب 14-15 مه 1948 در انتظار برپایی دستگاههای دولتی طبق قانون اساسی هستیم که توسط شورای قانون اساسی در زمان مناسبی ـ که ان را حداکثر اول اکتبر 1948 تعیین کرده بود ـ تدوین خواهد شد.»
چند دقیقه پس از اعلام تشکیل اسرائیل، «ترومن» زرئیس جمهور وقت امریکا دولت جدید اسرائیل را به رسمیت شناخت. انگلیسیها نیز هنگام خروج از فلسطین، تجهیزات خویش را در اختیار صهیونیستها گذاشتند.
پس از اعلام تشکیل رژیم صهیونیستی، یهودیان غاصب شروع به تصرف شهرها و روستاها و بیرون راندن فلسطینیها از خانه و کاشانه شان کردند. آنها هنگامی که با مقاومت مردم فلسطین روبه رو شدند جنایاتی مانند کشتار روستای «دیر یاسین» و «کفر قاسم» را در آوریل 1948 به راه انداختند. این کشتار وحشیانه موجب گسترش وحشت و فرار فلسطینیها از خانه و کاشانه شان شد. نتیجه مستقیم اشغال فلسطین و برپایی دولت اسرائیل در این سرزمین منجر به آن شد که ملت تاریخی فلسطین تقریباً به ملتی آواره و پناهنده تبدیل شود. و در اردوگاهها پراکنده در دیگر کشورهای عربی زندگی فقرآلود و آکنده از بیماری بگذرانند.
جنگ 1948: پس از اعلام موجودیت رژیم اشغالگر قدس و توسط بن گوریون، اولین جنگی که این رژیم علیه فلسطین و کشورهای عربی منطقه به راه انداخت به جنگ 1948 معروف است. در طی این جنگ صهیونیستها 78 درصد کل خاک فلسطین را به اشغال خود در آوردند. در اثر این جنگ، نخستین مرحله آوارگی بزرگ مسلمانان فلسطین به وقوع پیوست. طی آن حدود یک میلیون فلسطینی از مجموع یک میلیون و نهصد هزار فلسطینی در آنزمان آواره شدند. حدود 200000 تن از مسلمانان فلسطین به نوار غزه مهاجرت کردند و 496000 تن به اردن و 100000 تن به لبنان و 85000 تن به سوریه و 20000 تن به مصر و عراق کوچ کردند.
پس از جنگ 1948، رژیم اشغالگر قدس از سویی با اجرای سیاست خشونت و توسعه طلبی و دست زدن به اقداماتی نظیر تخریب منازل و آتش زدن مزارع، سعی و تلاش می کرد تا باقیمانده اعراب منطقه را مجبور به فرار از خانه هایشان کند. و از سوی دیگر شرایط و تسهیلات لازم را برای ادامه انتقال یهودیان سراسر جهان به فلسطین فراهم می کرد.
در مه 1949 اسرائیل به عضویت سازمان ملل متحد درآمد. در پی تحکیم سلطه رژیم صهیونیستی بر فلسطین اشغالی به تدریج گروهها و سازمانهای مبارزه فلسطینی اعلام موجودیت کردند. در 28 مه 1964، کنگره فلسطین در شهر قدس تشکیل شد و تاسیس «سازمان آزادی بخش فلسطین» را اعلام کرد. در پی آن نیز ارتش آزادی بخش فلسطین تشکیل شد و مبارزات فلسطینیان شکل جدیدی به خود گرفت.
نگ 1967 از سوی رژیم صهیونیستی در حالی شروع شد که کشورهای عربی، خود را از قبل برای نبردی بزرگ با دشمن آماده کرده بودند. نیروهای نظامی کشورهای عربی به طرف مرزهای اسرائیل در حرکت بودند. رادیوهای این کشورها نیز دائم مارش نظامی پخش می کرد و پیروزیهای اعراب را به یاد می آورد. مصر و سوریه با هم اعلام همبستگی کردند. نیروهای پاسدار صلح نیز از مناطق مرزی در نوار غزه عقب نشینی کردند. در 15 ماه مه، مجموع این شرایط از جنگی درخشان و موفقیت آمیز برای اعراب حکایت داشت. جوانان شهر بیت المقدس تحقق رویای تصرف خاک آبا و اجدای خود را قریب الوقوع می پنداشتند، اما در 5 ژوئن قبل از اینکه اعراب هرگونه اقدامی انجام دهند، با حمله غافلگیرانه تانکهای رژیم صهیونیستی روبرو شدند. چهره این شهر دگرگون شد و حالت جنگی به خود گرفت. پس از مدت کمی نیز به اشغال نیروهیا صهیونیستی درآمد. سپس ستون تانکهای اسرائیلی راهشان را به سوی جنوب و مرزهای مصر بازکردند و به جلو پیش رفتند. در آن روز رژیم صهیونیستی همزمان با حملات زمینی خود، از طریق هوا نیز به فرودگاههای کشورهای مصر، اردن، سوریه حمله هوایی غافلگیرانه کرد. این جنگ که از زمین و هوا اغاز شده بود، مدت 6 روز طول کشید و به جنگ شش روزه اعراب و اسرائیل مشهور شد. اسرائیل در طی این جنگ، کرانه غربی رود اردن و نوار غزه و بلندیهای جولان در سوریه و صحرای سینا در مصر را اشغال کرد. سازمان ملل متحد طی قطعنامه‌ای اسرائیل را به عقب‌نشینی از سرزمینهای اشغالی دعوت کرد اما اسرائیل خودداری ورزید. پس از آن رژیم صهیونیستی شهر بیت المقدس را که تحت حاکمیت اردن بود و شهر بیت لحم و 27 روستای عربی دیگر را طبق مصوبه ای که صادر کرد ضمیمه خاک خود کرد.
یکی از رویدادهای تلخی که قبلاً اشاره شد ـ الحاق بیت المقدس به قلمرو رژیم صهیونیستی بود. این مساله توجه جهانیان را به خود معطوف ساخت. اهمیت و قداست این منطقه به حدی بود که زمانی باعث پیدایش جنگهای صلیبی شد. مساله حفظ و حراست این مکان شریف توسط مسلمانان از قرنهای پیش مسجل شده است و ملل یهودی و مسیحی در این مورد اطمینان داشتند که مسلمانان در حفظ و نگهداری اماکن مقدس آن کوتاهی نمی کنند اما جنگ شش روزه که باعث اشغال بیت المقدس توسط رژیم صهیونیستی شد این نگرانی را به وجود آورد که ممکن است توجه و دلسوزی لازم برای حفظ آن صورت نگیرد. اسرائیل شرط عقب نشینی خود از مناطق اشغالی را بعد از گذشت سالها از جنگ شش روزه و تاکید سازمان ملل، به رسمیت شناختن این رژیم از سوی اعراب عنوان کرد و بارها اعلام داشت که تا زمانی که کلیه کشورهای عربی این رژیم را به رسمیت نشناسند و با او پیمان صلح برقرار نکنند از سرزمینهای اشغالی بیرون نمی رود.
پس از جنگ شش روزه در ژوئن 1967 که موجب تحقیر و شکست اعراب شد، سازمانهای مقاومت فلسطینی که در اردوگاههایی در اردن، سوریه و لبنان آموزش دیده بودند بر شدت عملیات خود علیه اسرائیل افزودند و شهر « کرامه» که در 25 کیلومتری غرب امان (پایتخت اردن) در دره اردن واقع شده است مرکز نیروهای مبارزه فلسطینی شد. زیرا این شهر عده ای از آوارگان فلسطینی را در خود جای داده بود، در اثر جنگ ژوئن 1967، کرامه در 4 کیلومتری خط جدید آتش بس صهیونیستها و در تیررس آنها قرار گرفت و جمعیت فلسطینی ساکن کرامه از 25000 تن به دو برابر افزایش یافت. به همین لحاظ جنبش فتح با توجه به نزدیکی کرامه به مواضع صهیونیستها آنجا را پایگاه خود ساخت. وزیر دفاع وقت رژیم صهیونیستی نیز اعلام کرد کرامه به پایگاه اساسی مقاومت فلسطین تبدیل شده است. در پی آن با یورش نیروهای زمینی و زرهی اسرائیل، به شهر کرامه، نبرد سختی میان آنها و انقلابیون فلسطینی در گرفت. طی جنگ تن به تن با 300 چریک فلسطینی عده زیادی از صهیونیستها کشته شده و سربازان اسرائیلی ناچار به عقب نشینی شدند. این مقاومت که به نبرد کرامه مشهور شد راه و رمز جدیدی را برای پیروزی ملت فلسطین به ارمغان آورد. و از آن پس عده زیادی داوطلب پیوستن به جنبش فتح شدند.
جنگ 1973 در اکتبر 1973 ارتش مصر به طور ناگهانی و با شعار الله اکبر از کانال سوئز گذشت و با شکستن خط دفاعی « بارلو» که در آن زمان به عنوان خط دفاعی تخیرناپذیر معروف بود با حمایت نیروی هوای به صحرای سینا و داخل خاک اسرائیل هجوم برد. از طرف شرق نیز به طور همزمان نیروی هوایی سوریه تهاجم علیه اسرائیل را آغاز کرد. در روزهای اول جنگ دهها هواپیمای اسرائیلی نابود شد و هزاران اسرائیلی کشته و یا اسیر شدند و بر افسانه شکست ناپذیری آن خط بطلان کشیده شد. اما با حمایت سریع نظامی امریکا و غرب در روزهای بعد، وضع جنگ تغییر کرد و در حالی که دیگر کشورهای عربی از کمک به مصر و سوریه دریغ ورزیدند ارتش اسرائیل با هلی برد نیروهایش توانست در غرب کانال سوئز منطقه محدودی را به تصرف خویش درآورد. سرانجام در کیلومتر 601 قاهره گفت و گو برای پایان دادن به جنگ اغاز شد و با انعقاد قرارداد صلح، جنگ پایان یافت. سازمان ملل متحد نیز در سال 1974 سازمان آزادی بخش فلسطین را به عنوان تنها نماینده ملت فلسطین به رسمیت شناخت.
پیامد جنگ 1973: بعد از پایان یافتن این جنگ ظاهراً رهبران کشورهای عربی فکر مبارزه با رژیم اشغالگر قدس را از سر بیرون کرده و به صلح با آن رژیم به صورت یک مساله اصلی روی آوردند. آنها در پی شکستهای پی در پی، ـ در مراحل مختلف ـ فکر مذاکره با دشمن و خط سازش با امریکا و اسرائیل را در پیش گرفتند و در نهایت پذیرش موجودیت آن را جایگزین اندیشه به دریا ریختن صهیونیستها کردند. سردمدار این جریان و طرز تفکر، انور سادات رئیس جمهور مصر بود که با کنار گذاشتن اسلحه به مذاکره و صلح با رژیم صهیونیستی تن داد و در سال 1975 قرارداد سینا را با اسرائیل امضا کرد. سپس در سال 1977 به فلسطین اشغالی سفر کرد و مناخیم بگین دشمن سرسخت و همیشگی فلسطینیان و مسلمانان را در آغوش گرفت. متعاقب آن سفرهای دیگر از جانب دو طرف انجام گرفت و مقدمات انعقاد یک قرارداد صلح میان مصر و اسرائیل فراهم شد. و بالاخره در سال 1978 در محل کمپ دیوید، میان سادات و مناخیم بگین نخست وزیر اسرائیل درحضور جیمی کارتر رئیس جمهور وقت امریکا پیمان صلحی امضا شد که به پیمان « کمپ دیوید» معروف گردید. در حالی که باور کردن انعقاد این پیمان برای جهان اسلام بسیار مشکل بود جنگ و خصومت میان دو دشمن قدیمی یعنی اعراب به رهبری مصر و رژیم اشغالگر قدس به پایان رسید و رژیم مصر موجودیت رژیم صهیونیستی را به رسمیت شناخت. این واقعه در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی ایران روی داد موجب ایجاد شکاف بین جهان عرب شد.

آشنایی با تاریخ فلسطین - 1

آشنایی با تاریخ فلسطین - 1
جهان- همشهری‌آنلاین:
تاریخ فلسطین در این مطلب با عنوان مشترک آشنایی با تاریخ فلسطین طی چند بخش مرور می‌شود

فلسطین سرزمینی عربی و اسلامی است، که در قدیم کنعان نام داشت، حدود 27024 کیلومتر مربع مساحت دارد که دریای مدیترانه در غرب، لبنان در شمال، سوریه و رود اردن در شرق و دریای سرخ و شبه جزیره سینا در جنوب و جنوب غربی آن قرار دارد.

فلسطین سرزمینی حاصلخیز و دارای آب و هوای معتدل است. این منطقه محل ظهور پیامبران بزرگی چون عیسی (ع)، موسی (ع) ومحل عبور و زندگانی حضرت ابراهیم (ع) بوده است. این سرزمین از نظر موقعیت سوق الجیشی بسیار حساس و پراهمیت است به مثابه پلی است که کشورهای عربی، اسلامی آسیا را به آفریقا متصل می‌کند.
این موقعیت ویژه جغرافیایی فلسطین را در طول تاریخ گذرگاه و نقطه تمرکز بسیاری از کشورها و تمدنهای پیاپی تبدیل کرده بود تا اینکه همراه با سایر سرزمینهای عربی، به کشوری با هویتی اسلامی و عربی تبدیل شد.
شهر اورشلیم با بیت المقدس قدیم بر فراز یک تپه بنا گردیده و از مکان‌های مهم فلسطین است. کوه صهیون و کوه زیتون از شرق و غرب آن را احاطه کرده اند.
کنعانیان نخستین اقوامی بودند که از شبه جزیره عربستان به فلسطین آمدند و در این سرزمین سکونت گزیدند. آنان در فلسطین با آموریان و فلسطینیان در هم آمیختند و از سال 2500 ق.م فرمانروایی ایجاد کردند که 15 قرن ادامه داشت. تاریخ فلسطین با نام انبیا آغاز می‌شود. نام حضرت یعقوب، اسرائیل بود. بنی‌اسرائیل فرزندان یعقوب بودند و حدود سیزده قرن قبل از میلاد اقتدار داشتند. در هنگام حکومت فرعون بر مصر و پیش از ظهور موسی (ع) جمعیت اسرائیلیان زیاد شد. 430 سال پس از ورود یعقوب به مصر، حضرت موسی (ع) قوم بنی اسرائیل را از سرزمین مصر به مقصد سرزمین موعود، به حرکت درآورد. پیمودن این مسافت چهل سال طول کشید. حضرت موسی در این دوران طولانی از هدایت قوم فروگذار نکرد اما بنی اسرائیل بارها دست به طغیان و تجاوز زدند. پس از حضرت موسی (ع)، یوشع جانشین وی شد و بنی اسرائیل را از اردن عبور داد تا اینکه این قوم به شهرهای جدید رسیدند و دست به غارت و کشتار اهالی زدند. اما قوم فلسطین در مقابل آنان مقاومت کرد و سرانجام بنی اسرائیل را مغلوب ساخت. لیکن پس از جنگهای فراوان، مجدداً بنی اسرائیل قدرت گرفتند و بر شهرها مسلط شدند. در حدود 1000 ق.م حضرت داوود توانست اورشلیم را از دست فلسطینیان خارج کند و بیت المقدس یا خانه خدا را در آنجا بنا کند. این بنا توسط حضرت سلیمان تکمیل شد. سلیمان، چهل سال سلطنت کرد و آرامش را به قدس بازگرداند اما پس از او، دوباره ظلم و غارت بنی اسرائیل آغاز شد.
حدود 730 ق.م شالمانصر (شلمنصر) به اسرائیل تاخت و عده ای از آنان را اسیر کرد و به جای آنها بابلیان را اسکان داد. در سال 586 ق.م در زمان بخت النصر، کشور یهود مورد حمله آشوریان قرار گرفت که منجر به انحطاط و اسارت بنی اسرائیل شد. سرانجام کوروش پادشاه ایران، بابل را تسخیر کرد و یهودیان را آزاد ساخت و به فلسطین و اورشلیم بازگرداند. آسایش اورشلیم تا پایان سلطنت داریوش سوم ادامه داشت تا اینکه اسکندر مقدونی، در حدود 323 ق.م به ایران، مصر، سوریه، فنقیه و فلسطین حمله کرد و ویرانی و قتل و غارت فراوانی به بار آورد. پس از اسکندر، جانشینان او بر فلسطین مسلط شدند. از سال 63ق.م دوره تسلط رومیان آغاز شد که پس از جنگهای فراوان، به ارمنستان و قسمتی از آسیا و آفریقا، سپس سوریه و فلسطین حمله بردند. دوازده هزار یهودی را کشتند و دیوارهای شهر را ویران ساختند.
در چنان شرایطی، ظهور مسیح امید و آرزوی یهودیان بود تا آنان را نجات بخشد. اما روحانیون یهود به او حسادت میورزیدند و می خواستند او را از میان بردارند و سرانجام به فتوای شورای یهود و جوسازی های آنان، حضرت عیسی (ع) توسط حکمران رومی سرزمین یهودا به اعدام محکوم و مصلوب شد.
در سال 70 م تیتوس فرزند امپراتور روم با هشتاد هزار سرباز، اورشلیم را محاصره کرد و پس از چند ماه مقاومت یهودیان، سرانجام رومیان فاتح شدند و قوم یهود دوباره آواره گشت. در زمان خسرو دوم پادشاه ساسانی، میان امپراطوری ایران، روم را شکست داده و با راهنمایی یهودیانی که با ایران همکاری می کردند اورشلیم‌ (فلسطین) را فتح کردند. اما پس از مرگ خسرو پرویز، این سرزمین دو باره به دست مسیحیان افتاد.
در زمان خلیفه اول مسلمین (ابوبکر)، او سپاهی را روانه سوریه و فلسطین کرد که با درگذشت او، در زمان خلیفه دوم، عمر، سوریه و بیت المقدس به دست مسلمین افتاد و رومیان در آنجا شکست خوردند. اهالی شهر مقاومت زیادی کردند اما طولانی شدن محاصره و مشکل غذا آنان را مجبور به تسلیم کرد و قرارداد صلح منعقد شد. و از آن سال یعنی 15 ه فلسطین در دست مسلمانان بود.
از سال 1095م. با تهاجم اروپائیان علیه مسلمانان جنگهای صلیبی آغاز شد که حدود دو قرن ادامه یافت. اگر چه این جنگ علتهای گوناگونی داشت اما مورخان یکی از علل آنرا، مساله فلسطین و شهر بیت المقدس و خراجگزار بودن مسیحیان این شهر برای مسلمانان ذکر می کنند. صلیبیون پس از نبردی سخت و محاصره طولانی بیت المقدس، وارد شهر شده و دست به قتل عام زدند و همه چیز را به عنوان غنیمت، غارت کردند.

بدین سان مسیحیان 90 سال بر فلسطین حکومت کردند. در مراحل پایانی جنگ دوم صلیبی (1149-1147م) مطابق با 544-542 ه صلاح الدین ایوبی صلیبیون را تار و مار کرد و بیت المقدس را باز پس گرفت و آنها را از سوریه و مصر و سایر مناطق بیرون راند.
پس از هفتمین جنگ صلیبی و مرگ آخرین پادشاه سلسله ایوبی، ممالیک حدود سه قرن زمام امور را در دست گرفته و بیت المقدس را نیز در اختیار داشتند و با سپاه مغول جنگیدند و آنها را شکست دادند و بازماندگان صلیبی ها را در عکا نابود ساختند. از سوی دیگر سلسله عثمانی با جنگهای طولانی و فتوحات عثمانی غازی در نبرد با مغولان و یونانیان، پایه گذاری شد. در زمان سلطان محمد فاتح در سال 1453م. شهر قسطنطنیه که مهمترین مرکز اقتدار صلیبیون و پایتخت روم شرقی بود فتح شد و به مدت 500 سال به پایتخت امپراطوری عثمانی تبدیل گردید.
اواخر قرن نوزدهم شورشهایی در فلسطین به وجود آمد. انگلستان در این سالها مدافع عثمانی بود، ناگهان تغییر روش داد و در برابر عثمانی قرار گرفت و از شورشیان حمایت کرد. از جمله «حسین، امیر مکه» را که نماینده عثمانی در حجاز و مردی جاه طلب بود تحریک کرد با حمایت انگلیس از عثمانی جدا شود. در چنین شرایطی عده ای از یهودیان، اندیشه ملت واحد یهود را مطرح کردند و برای تشکیل کشوری مستقل دست به اقداماتی زدند که کار آنها مورد تشویق و حمایت دولت انگلیس قرار گرفت. این عده با گرفتن کمکهای مالی از یهودیان ثروتمند، برای پیشبرد مقاصد خود حزبی تشکیل دادند و نام صهیون را بر خود نهادند. در سال 1916 قرارداد « سایکس ـ پیکو» میان روسیه، فرانسه و انگلیس به امضا رسید تا به موجب آن سرزمینهای تجزیه شده از عثمانی را میان خویش تقسیم کنند. اما انگلیس که چندی بعد آن پیمان را مغایر با سلطه خود بر کانال سوئز دید در سال 1917 با استفاده از ضعف روسیه و انقلابی که در آن کشور به وقوع پیوست، از پیمان سرباز زد و فلسطین را تحت قیمومیت خویش در‌آورد.