بیت المقدس

فلسطین پاره تن اسلام است.امام خمینیی (ره)

بیت المقدس

فلسطین پاره تن اسلام است.امام خمینیی (ره)

قسمت نهم: جهان اسلام و ضرورت پیشرفت و توسعه

تهیه کننده:  گروه سیاسی شبکه دری
 در برنامه گذشته به موضوع جهانی شدن و بازیافت موقعیت جهان اسلام در دنیای کنونی و پروسه جهانی شدن پرداختیم.

در این قسمت از این مجموعه برنامه، به ابزار و لوازم پروسه جهانی شدن که باعث پیشرفت و توسعه در جهان اسلام خواهد شد اشاره خواهیم کرد، البته این ابزار و لوازم، برخی پدیده ها و امکانات بالقوه ای است که در جهان اسلام وجود دارد. و در گذشته نیز باعث تثبیت جایگاه ممتاز مسلمانان در دنیا بوده است.
 
 شرکت کنندگان:
مصباح هراتی: (شخصیت فرهنگی و اسلام شناس افغان مقیم نروژ)
داکتر عنایت الله یزدانی: (استاد علوم سیاسی و روابط بین الملل در دانشگاه اصفهان)
 
همانگونه که در برنامه های گذشته یادآور شدیم، بسیاری از مشکلات موجود در دنیای اسلام، ریشه در توسعه نیافتگی کشورهای اسلامی دارد. جهان اسلام باوجود پشتوانه عظیم علمی، فرهنگی و تمدنی در گذشته نزدیک به 10 قرن است که به دلیل استعمار و استبداد به پیشرفت و توسعه اقتصادی، سیاسی و اجتماعی نرسیده است. این واقعیت حتی در عرصه های علمی و فرهنگی نیز صدق می کند و جهان اسلام به عنوان یک کلیّت نتوانست نهضت علمی گذشته و ممتاز خود را مجدداً احیا نماید.
بنابر اعتراف خود مورخین و محققین غرب، در روزگاری که اروپاییان در دوره تاریکی و جهل زندگی می کردند، علما و دانشمندان مسلمان به تحقیقات و کشفیات بزرگ و گسترده علمی دست یافته بودند و از این رو اروپاییان توانستند با استفاده از تحقیقات و دستاوردهای علمی دانشمندان مسلمان، راه پیشرفت و ترقی را برای خود بگشایند.
اما اکنون بجز جمهوری اسلامی ایران، ترکیه و برخی کشورهای اسلامی دیگر، کلیّت جهان اسلام با رکود علمی و توسعه اقتصادی و سیاسی روبرو است.
جمهوری اسلامی ایران به عنوان عضوی از جهان اسلام که سهم بسزایی در تمدن باشکوه اسلامی داشته است، اکنون یکی از معدود کشورهای اسلامی دنیاست که از یک و نیم دهه پیش به حرکت گسترده علمی و فنی پرداخته است و توانسته است با تولید علم، جایگاه و عظمت گذشته مسلمانان را احیا نماید.
به هرحال آنچه مهم است آنکه باتوجه به روند جهانی شدن باید تمام کشورهای اسلامی با آهنگ تولید علم و توسعه اقتصادی، اجتماعی و سیاسی همگام شوند تا بار دیگر موقعیت ممتاز علمی و تمدنی جهان اسلام را شکوفا سازند.
آقای داکتر یزدانی درخصوص پیشتاز بودن جهان اسلام در عرصه های علمی و فنی و ضرورت تثبیت جایگاه آن در جهان کنونی می گوید:
داکتر یزدانی: (اگر به گذشته جهان اسلام نگاه کنیم بحث علم و گسترش علوم و فنون و برخی از فنون مخترعین و مبتکرینش و سردمداران آنها همه از دنیای اسلام بودند و هنوز هم در بعضی از دانشکده های غرب که من حداقل در دانشگاه M I T امریکا شاهد بودم تدریس می شود. اما بحث امنیت که چه شد ما با اینچنین سابقه درخشانی درواقع در عصر حاضر به نوعی عقب هستیم و درواقع به آن توسعه لازم نرسیدیم. حالا که این فاصله حاصل شده برمی گردد به اینکه ما ببینیم اولاً دولتمردان در جهان اسلام و دولتهای کشورهای اسلامی به بحث اهمیت مراکز علمی و توسعه آن دقت داشته باشند. متأسفانه می بینیم خیلی به اصطلاح رویکرد مثبتی نبوده است. یعنی بودجه ای که صرف مراکز علمی، تحقیقاتی و گسترش علوم و فنون در جهان اسلام شده در قیاس با بخشهای دیگر قابل توجه نبوده البته کشورها متفاوت هستند. البته همانطور که اشاره کردید بحث جمهوری اسلامی ایران فعلاً در خیلی زمینه ها یک جایگاه مناسبی بوده است. بحث دیگر کشورهای اسلامی هم همین طور. اما متأسفانه در یک رینگ بسیار پایینی هستند و این به دلیلی است که نوعاً سرمایه گذاری لازم، توجه لازم، مدیریت مناسب در این کشورها نبوده و به دلیل کم بهادادن به تحقیقات یا عدم مدیریت صحیح در امر تحقیقات سبب شده که حتی کسانی که محقق هستند کشورهای جهان اسلام را ترک کنند و به سوی کشورهای دیگر بپیوندند. جهان به مانند یک دهکده ای شده است که خیلی از دست یافته های بشر دست یاخته های بشر و اندیشه ها، افکار، عقاید بتواند راحت رد و بدل شود به اصطلاح مبادله شود. و یک فضای مناسبی ایجاد شود حتی برای تبادلات علمی، تبادلات دانشجویی، تبادلات اساتید و دانشگاهها تبادلات تکنولوژی و من فکر می کنم جهان اسلام باید از این فرصت بهره بگیرد و نباید جهانی شدن را به عنوان یک تهدید علیه خودش تلقی کند و بیاید یک موضع دفاعی بگیرد. نه، بیاید و از جهانی شدن به عنوان یک فرصت بهره بگیرد. البته با دقت لازم، با درایت لازم و با سیاست گذاریهای لازم که جهانی شدن درواقع پدیده است که هم جنبه های مثبت و هم جنبه های منفی دارد. لذا من فکر می کنم که جهانی شدن می تواند به عبارتی یک فضایی را برای جهان اسلام ایجاد کند برای توسعه و تبادل علم به شرط اینکه در این راستا کشورهای اسلامی منفعل برخورد نکنند.)
 آقای مصباح هراتی، اسلام شناس افغان در نروژ معتقد است که دین مقدس اسلام، یکی از ارکان مهم زندگی بشر را توسعه علم و عقلانیت می داند. ایشان می گوید مواد و پتانسیل توسعه علم در جهان اسلام وجود دارد اما متأسفانه تدبیر سیاسی درمیان دولت های اسلامی برای توسعه در جهان اسلام وجود ندارد.
نظرآقای مصباح هراتی:
 مصباح هراتی: (باتوجه به بحث درخشان علم در اسلام ما می دانیم که اسلام یکی از ارکان مهم تمدن بشری را داشتن علم معرفی می کند ولی اگر تمدن بشری، ارکانی داشته باشد یک رکنش علم است، یک رکن آن دین است و سومین رکن آن عقلانیت به عنوان چگونه استفاده کردن از علم، چگونه استفاده کردن از دین است.
اینها چیزهایی است که مورد توجه دین مقدس اسلام و مسلمانان در طول تاریخ بوده است یعنی اسلام اگر به تمدنی رسیده است در گذشته ها از ناحیه دین و علم و عقلانیت بوده است. اسلام در گذشته مشعل دار تمدن بشری بوده است همانطوری که نویسنده بزرگ جهان غرب می گوید که اقوام و حتی اروپا و روم را اسلام زیر و رو کرد و تا ششصد سال جهان اسلام استاد اروپاییان بود. این کلام نویسنده بزرگ جهان غرب است. در کتاب تاریخ و تمدن ایشان می‌خوانیم پنج قرن اسلام از لحاظ نیرو، نظم، اخلاق نیک، تکامل سطح زندگی، قوانین منصفانه انسانی، ادبیات و تحقیق علمی و طب و فلسفه، پیش‌آهنگ جهان بود.
اینها تعریفهایی است که جهان از مسلمانها و از جهان اسلام می‌کند. این دوره‌های درخشش را اسلام پشت سر گذاشته است درحالی که تمدن اسلام بر محور مسلمان‌ها شکل گرفته است و فقط تشویق دین و علم و تمدن و پیشرفت بوده است. اما متأسفانه این تمدنی که ساخت شد توسط مسلمانان در قرن پنجم و چهارم و سوم تمدن اسلام اوج گرفت و بعداً به خاطر جنگ‌های صلیبی و حمله مغول و حکومت‌های بنی‌‌امیه، تمدن اسلام ازهم پاشید. طبیعی است که ابزار تمدن و پیشرفت یعنی مواد علمی دربین مسلمان‌ها و کشورهای اسلامی وجود دارد. اما چیزی که امروز فاقد آن هستیم شعور سیاسی کشورهای اسلامی است که به مسئله پیشرفت و توسعه علمی و فرهنگی کمتر توجه می‌شود.
اگر دولت‌های اسلامی و سازمان‌های علمی و فرهنگی به مواد علمی که در اسلام و در کشورهای اسلامی هست مراجعه نمایند و شعور و حرکت و جنبش علمی درمیان مسلمانان و کشورهای اسلامی به وجود بیاید ما می‌توانیم به همان گذشته درخشان اسلام و مسلمانان دست پیدا کنیم.)
 یکی از مشکلات عمده جهان اسلام، فقدان توسعه اقتصادی است. باوجود آنکه دین اسلام کاملاً مخالف فقر است و درحالی که منابع و ذخایر عظیم اقتصادی نیز در دنیای اسلام وجود دارد، متأسفانه بیشترین سطح فقر بعد از افریقا در کشورهای اسلامی است.
آقای داکتر عنایت الله یزدانی درخصوص علل اصلی عدم توسعه اقتصادی در جهان اسلام می گوید:
داکتر یزدانی: (جهان اسلام را می‌توانیم به سه بخش تقسیم کنیم. یک بخش جهان اسلام کشورهای غنی هستند اینها منابع زیرزمینی، منافع نفتی، گاز، معادن، زمین‌های کشاورزی، آب و جمعیت مناسب دارند. برخی از آنها واقعاً غریب و فقیر هستند. اصولاً نفس وجود فقر اسلام یک امر مفهوم هست. لذا بحثی که ما داریم نوع بهره‌وری از منابعی است که در جهان اسلام داریم یک، مدیریت صحیح این منابع،دو، توضیح متعادل ثروت و منابع در کشورهای اسلامی دچار چالش و مشکل هست برنامه‌‌ریزی‌های اصولی وجود ندارد. درحالی که اگر برنامه‌ریزی اصولی با یک مدیریت صحیح منابع مالی باشد می‌توانیم در بخش‌های مختلف ازجمله بخش‌های علمی سرمایه‌گذاری مناسبی در کشورهای اسلامی بخصوص کشورهایی که از ذخایر زیرزمینی، ذخایر هیدروکربنات، معادن، زمین‌های قابل کشت، آب مناسب ، شرایط مناسبی را برخوردار هستند. ولی به شرط اینکه ما بتوانیم امر مدیریت را در جوامع اسلامی، یک مدیریت اصولی کنیم بخصوص همانطور که شما فرمودید باتوجه به آموزه‌های اسلام که اسلام با فقر مبارزه کند، اصل تعادل را و عدالت را به طور اصولی که هم برای نسل حاضر و هم برای نسل‌های آینده باشد. توزیع متعادل این منابع و ثروت هست که اگر اینها اصولاً شکل بگیرد ما می‌توانیم حداقل در بخش عمده جهان اسلام در راستای بحث توسعه، بحث فقر نداشته باشیم. منتها بحث فقر مدیریتی را احساس می‌کنیم که داریم. بحث فقر توزیع متعادل ثروت را داریم. بحث فقر مدیریت مالی صحیح را داریم.)
  در ادامه اظهارات داکتر یزدانی، آقای مصباح هراتی معتقد است که متأسفانه کشورهای اسلامی فقط به ثروت های نقدی مانند نفت اکتفا نمودند و همین مسئله باعث عقب ماندگی آنان در عرصه های فنی و صنفی در عصر کنونی شده است.
نظرآقای مصباح هراتی:
 مصباح هراتی: (در قسمت جنبش و حرکت‌های اقتصادی مسلمان‌ها اکتفا کردند به ثروت و سرمایه‌ای که روی دستشان نقد گذاشته است مثل نفت، از نفت استفاده می‌کنند و به زراعت و صنعت و تجارت و جنبه‌های دیگر زندگی کمتر توجه می‌کنند. کشورهایی که نفت دارند همین سرمایه و ثروت را کوشش می‌کنند مصرف کنند و به جنبه‌های دیگر صنعت و توسعه و پیشرفت توجهی ندارند. عامل دیگر ربودن و دزدی کردن و غارت‌نمودن ثروت و سرمایه مسمانان هست. نفت کشورهای اسلامی به جهان خارج می‌رود و به عوض آن وسایل و ابزاری وارد کشورهای اسلامی می‌شود که اینها نه درد دنیا را دوا می‌کند و نه درد آخرت را.
هنوز زراعت ما توسط دست و حیوانات پیش می‌رود. هنوز به مراتبی از صنعت نرسیدیم هنوز ما در بسیاری از قریه‌جات کشورهای اسلامی، دارو و داکتر نداریم. پیشرفت‌های صنعتی و طبی وجود ندارد. درحالی که همین نفت که تبدیل می‌شود به هواپیما تبدیل می‌شود به اسلحه، تبدیل می‌شود به شرکت‌های بزرگ و صنعت‌های بسیار گره‌گشای جهان بشری و زندگی ما نمی‌توانیم آنها را استفاده کنیم. از نفت آنها استفاده می‌کنند چرخ زندگی دنیا از نفت به حرکت آمده است. محیط تاریک زندگی دنیا از نفت روشن شده است و اما ما با داشتن نفت نه صنعتی داریم و نه محیط ما روشن است و نه هم ازنظر اقتصادی می‌توانیم خود را کفایت کنیم چه برسد به اینکه ما صادراتی داشته باشیم. مثل برخی از کشورهایی که به زراعت روی آورند و صادرات دارند. برخی از کشورها به علم روی آوردند علم را صادر می‌نمایند، فرهنگ را صادر می‌کنند. متأسفانه مسلمان‌ها در هر جنبه فقط تنبلی و عدم جنبش و حرکت آنها را فراگرفته است و یا حکومت‌هایشان چنان وابسته و غرق در وابستگی خود به کشورههای غیراسلامی و جهان بیگانه هستند که فرصت پیدا نمی‌کنند تا روی توسعه اجتماعی، علمی، اقتصادی و سیاسی فکر کنند و مشکل خود را خود به دست خود باز کنند.
همزمان مشکلی در کشورهای اسلامی به‌وجود می‌آید متوسل به غرب می‌شوند اگر ناامنی به وجود می‌آید از کشورهای غربی باید نیرو و ارتش فرستاده شود تا امنیت به وجود بیاورد. نمونه آن عراق، افغانستان و دیگر کشورهایی که در جهان نیروهای امریکایی و خارجی حضور دارند و به بهانه امنیت و آرامش درحالی که وجود اینها عامل بزرگ ناامنی در این کشورها است، عامل غارت، دزدی در کشورهاست لذا مسلمانان باید بیدار شوند و هوشیار باشند به ثروت و سرمایه‌ای که دارند توجه نمایند.)
 درکنار ضرورت توسعه علمی و اقتصادی در جهان اسلام، توسعه سیاسی و اجتماعی نیز از نیازهای اصلی و اساسی در جوامع اسلامی است.
آقای داکتر یزدانی در این زمینه می گوید که توسعه سیاسی و اجتماعی در جهان اسلام، نیازمند رعایت حقوق شهروندی و حق مشارکت مردمی در سرنوشت شان است.
نظرداکتر یزدانی در این باره:
 داکتر یزدانی: (بخصوص در بحث توسعه سیاسی ما یکی بحث مشارکت مردم در مسایل سیاسی را درنظر می‌گیریم، یکی فرهنگ سیاسی فعال و مشارکتی در جامعه هست، یکی اجازه فعالیت احزاب هست، یکی بحث نظام‌های دموکراتیک و انتخابات به اصطلاح صحیح و اصولی هست در قوه مجریه، قوه مقننه. یکی بحث حقوق شهروندی هست. لذا برای اینکه توسعه سیاسی در جوامع اسلامی شکل بگیرد به نظر من چندتا فعالیت مهم باید شکل بگیرد. اولاً فضاسازی مناسب برای اینکه مشارکت خودجوش و درون‌جوشی ازسوی مردم شکل بگیرد، دو اجازه فعالیت احزابی که از پایین برای بالا و درواقع فعالیت صحیح احزاب برای جوامع اسلامی باشد. و سه اینکه فضاسازی مناسبی در جوامع اسلامی ایجاد شود که هم ضمن تأمین حقوق شهروندی افراد بتوانند با برخورداری از آزادی‌ها اجازه اظهارنظر، اجازه فعالیت و در عین حال رعایت منافع ملی و مصالح عمومی را درپی داشته باشد.)
 آقای مصباح هراتی توسعه سیاسی و اجتماعی را از نیازهای اساسی جوامع اسلامی دانسته و می گوید که باید کشورهای اسلامی موانع و مشکلات رشد سیاسی و اجتماعی را به بحث بگذارند و برای رسیدن به قـُلـّه های پیشرفت و توسعه اقدام جدی نمایند.
نظرآقای مصباح هراتی با برشمردن ارکان توسعه و تمدن:
 مصباح هراتی: (تمدن سه رکن بزرگ دارد که رکن اول آن دین است و دوم علوم و سوم عقلانیت یعنی کشورهای اسلامی و رهبران مسمانان و نوعاً خود مسلمانان باید به ارکان تمدن روی آورند، علم بیاموزند بیشتر به دین متوسل شوند و عقلانیت پیدا کنند. عقلانیت به معنای چگونه استفاده کردن از علم است. چگونه استفاده کردن از دین است. به نحوی که هم علم و هم دین سبب روشنایی و پیشرفت کشورهای اسلامی می‌شود. عقلانیت بدین معنا که مسلمان‌ها همدیگر را تحمل کنند، کشورهای اسلامی زمینه‌های گفتگو را میان همدیگر ایجاد کنند، با همدیگر بنشینند، مشکلات اقتصادی سیاسی، انکشافات، توسعه‌هایی که ضرورت روز و زمان است اینها را با همدیگر به بحث بگذارند. خود مسلمان‌ها باید همدیگر را تحمل کنند و فرهنگ گفتگو و مباحثه و تحمل یکدیگر را داشته باشند. مذاهب اسلامی در کنار یکدیگر، همدیگر را تحمل نمایند. افکار و تبادل افکار با همدیگر داشته باشند. گاهی ما تعجب می‌کنیم مسلمان‌ها در کنار مسیحیان و یهودیان و در کنار خارجیان به ‌آبرومندی زندگی می‌کند یا مثلاً دینشان درکنار مسیحیت و آیین یهودیت با مسالمت برخورد می‌کنند ازنظر دینی. اما در کشورهای خود که می‌رسند مسلمان‌ها به عنوان شیعه و سنی و به عنوان اقوام و طوایف و گروه‌ها و نژادها و قومیت‌ها به سرو و کله همدیگر می‌کوبند که نتیجه‌اش آن می‌شود که برخی از کشورهای اسلامی فاجعه به وجود آمده و بنابراین مسلمان‌ها باید به عقل و دین رو بیاورند و با همدیگر گفتگو نمایند و فرهنگ مسلمان‌ها یک چیز است، فرهنگ اسلام است در تمام کشورهای اسلامی فرهنگ اسلام رسوخ کرده است. اگر فرهنگ قومی و قبیله‌ای هم بوده است این فرهنگ را اسلام تأیید کرده است. فرهنگ ایران، فرهنگ عربی، فرهنگ‌های دیگری که در جهان اسلام وجود دارد اینها فرهنگ‌هایی است که مورد قبول و تأیید اسلام قرار گرفته است. اسلام اینها را امضاء کرده است بنابراین همه مسلمان‌ها فرهنگ مشترک دارند ، دین مشترک دارند ، علم و عقل مشترک دارند و می‌توانند در سایه وحی و عقل زندگی خود را بهتر و خوبتر بسازند.)

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد