بیت المقدس

فلسطین پاره تن اسلام است.امام خمینیی (ره)

بیت المقدس

فلسطین پاره تن اسلام است.امام خمینیی (ره)

قسمت اول:موقعیت استراتژیک وتوانمندیهای جهان اسلام

تهیه کننده:  گروه سیاسی شبکه دری
 به نام خدا، خدایی که اسلام را دین رحمت و مهروری و دین رهایی و آزادگی قرار داد.
اگر مطلع باشید، آیت الله العظمی خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی ایران، سال جاری 1385 شمسی را سال پیامبر اعظم(ص) نامگذاری نمودند.

باتوجه به اهمیت این موضوع و مسایلی که اکنون جهان اسلام با آن روبرو است و قدرت های سلطه گرایی مانند امریکا و رژیم صهیونیستی در صدد سلطه بیشتر بر کشورهای اسلامی هستند، برنامه تحلیلی جهان اسلام، فرصت ها و چالش ها را برای روزهای چهارشنبه تدارک دیده ایم که با استفاده از دیدگاه ها و نظریات کارشناسان و شخصیت های محقق و اسلام شناس، از وجود فرصت هایی در جهان اسلام صحبت خواهیم کرد که استفاده از آنها، باعث تثبیت و تقویت جایگاه مسلمانان در عرصه جهانی، و آگاهی سیاسی از اوضاع کنونی کشورهای اسلامی خواهد شد.
در برنامه اول این مجموعه ، نگاهی خواهیم داشته به موقعیت جغرافیایی و استراتژیک کشورهای اسلامی و توانمندی های جهان اسلام و اینکه چرا غرب و رژیم صهیونیستی در تقابل با جهان اسلام قرار گرفته اند.
 
 شرکت‌کنندگان:
 1.مصباح هراتی: (شخصیت علمی و سیاسی افغان مقیم اروپا)
 2.غلام نبی گلستانی: (اسلام شناس و استاد حوزه و دانشگاه در مشهد)
 «جهان اسلام» نامی آشنا در ادبیات سیاسی و فرهنگی جهان است. «جهان اسلام» بیش از آنکه بیانگر یک موقعیت جغرافیایی باشد، معرف هویت حدود یک و نیم میلیارد انسان است که دارای آیین و دینی مشترک هستند.
علاوه بر ویژگی جمعیتی جهان اسلام، به لحاظ جغرافیایی، زیست محیطی و ذخایر طبیعی نیز سرزمین های اسلامی از شمار غنی ترین مناطق کره زمین به شمار می روند. امکانات و ویژگی های این سرزمین ها باعث شده طی قرن های متمادی، جهان اسلام نقشی بسیار مهم و تأثیرگذار در صحنه روابط بین الملل ایفا کند. در این رابطه، میزان بکارگیری و بهره مندی از توانمندی های بالقوه و بالفعل جهان اسلام اهمیت بسزایی دارد و نیازمند تعیین هدف ها و برنامه ریزی های صحیح و اصولی است.
جهان اسلام، اصطلاحاً به جامعه انسانی حدود یک و نیم میلیارد مسلمان اطلاق می شود که در کشورهای اسلامی و غیراسلامی زندگی می کنند. آنچه که این جمعیت عظیم را علیرغم اختلافات نژادی، قومی و زبانی به یکدیگر پیوند می دهد، آیین اسلام است. از لحاظ جغرافیایی می توان گفت پیروان اسلام در قاره های مختلف جهان حضور دارند. قاره آسیا بیش از یک میلیارد مسلمان جهان را در خود جای داده است. حدود 391 میلیون مسلمان ساکن آفریقا هستند. حدود 20 میلیون مسلمان در اروپا و بیش از 27 میلیون مسلمان در روسیه به سر می برند. همچنین حدود یک و نیم میلیون مسلمان در امریکای لاتین و 9 میلیون مسلمان در امریکا و کانادا زندگی می کنند.
آقای گلستانی به عنوان یک محقق و اسلام شناس، با اشاره به گسترش اسلام درمیان نیم میلیارد انسان در جهان، موقعیت استراتژیک و توانمندی های جهان اسلام را مورد ارزیابی قرار می دهد:
 
غلام نبی گلستانی: (همانطوری که اشاره فرمودید ما تقریباً در حدود 5/1 میلیارد جمعیت مسلمان را داریم که در قسمت های مختلف جغرافیایی جهان حضور دارند و زندگی می کنند. مهمترین ویژگی هایی که برای جهان اسلام می توان برشمرد به عنوان منابع قدرت و به عنوان توان و نیرو خود اسلام و خود دین است. اسلام به عنوان یک مکتب پویا به عنوان یک مکتب انسانی به عنوان یک مکتبی که بر فطرت انسان ها تکیه دارد به عنوان یک مکتب و مسلکی که در طی قرن ها توانست بر بخش های مختلفی از جهان حکومت براند و زمینه ساز تمدن عظیم و بزرگ در نقاط مختلف جهان بشود و زمانی به یک سوم دنیای امروز حاکمیت داشته باشد و حکومت براند و روز به روز هم که می گذرد بر دامنه طرفداران این دین و مکتب افزوده می شود باتوجه به آن جایگاهی که دین دارد یعنی آن هاضمۀ قوی که می تواند افراد را، اشاخص را، فرهنگ ها را در خودش هضم بکند و تبدیل کند به یک موضوع کاملاً جذاب و قابل قبول جدای از این بعد فرهنگی و این بعد ایدئولوژیکی که اسلام دارد امکانات اقتصادی که در محدوده جهان اسلام وجود دارد چه منابع زیرزمینی و چه منابع روزمینی اگر بپذیریم که تقریباً حدود شاید 80 درصد منابع نفتی در منطقه خاورمیانه وجود داشته باشد ضمن اینکه حدود 80 درصد مسلمانان دنیا را در این منطقه ما شاهدیم و نیز ذخایر گاز و نیز امثال این ها در کشورهایی مثل ایران، عربستان، عراق و دیگر کشورهای اسلامی منطقه خلیج فارس به چشم می خورد این نیز یک امتیاز مهم و اساسی و آن دسترسی جهان اسلام به ذخایر غنی انرژی که نبض صنعت در گرو آن است و به اصطلاح شاهرگ حیاتی نظام صنعتی بر آن مبتنی است. گذشته از آن نقش سیاسی که جهان اسلام امروزه می تواند ایفا بکند به ویژه بعد از به وجود آمدن حرکت اصلاح طلبی و احیاگری اسلامی که از زمان سیدجمال شروع می شود و هرچه زمان بیشتر می گذرد توسعه خودش را و جایگاه خودش را و پایگاه خودش را به دست می آورد. خوب اینها همه و همه از لحاظ سیاسی از لحاظ استراتژیکی که دسترسی روی دو تنگه از سه تنگه معروف جهان در حوزه جغرافیایی اسلام که تنگه هرمز و چه کانال سوئز اینها نیز می تواند بالاخره به عنوان یکی از عوامل اساسی در قدرت جهان اسلام مطرح باشد پس براساس این 3 نکته ای که اشاره کرد. 1- آن توانمندی ایدئولوژیکی و فرهنگی که در اسلام و کشورهای اسلامی وجود دارد و محور اتحاد این مسلمانان می تواند باشد. 2- آن توانمندی های سیاسی و اجتماعی و آن وحدتی که امروزه جهان اسلام به سمت و سوی آن در حرکت است و3- نیز منابع اقتصادی خوب اینها دست به دست هم می دهند و جهان اسلام را به عنوان یک پایگاه قوی تأثیرگذار در عرصه جهانی قابل توجه و قابل پیگری است.)
 ملل مسلمان از نژادهای مختلف تشکیل شده اند. در 19 کشور اسلامی، اکثریت با نژاد سامی و اعراب است. البته اقلیت های دیگر نژادی نظیر کردها در کشورهای عربی چون عراق و سوریه حضور دارند. در کشورهای افریقایی عرب زبان نیز جمعیت های بربر دیده می شود. درمیان کشورهای مسلمان قاره افریقا 11 کشور دارای اکثریت سیاه پوست هستند. منشاء نژادی برخی از مسلمانان که در آسیا زندگی می کنند، زرد است و شامل تیره هایی نظیر مغولی تاتار، زرد مالایایی و زرد اندونزیایی می باشند. منشاء نژادی ایرانی ها، افغان ها و تاجیک ها، آریایی است و مردم پاکستان از نژاد سفید و تیره های سند و پنجابی هستند.جهان اسلام شامل 55 کشور اسلامی است و پرجمعیت ترین آنها، اندونزی و کم جمعیت ترین مالدیو است.
آقای مصباح هراتی، شخصیت علمی و سیاسی افغان در اروپا ضمن اشاره به اهمیت تنوع نژادی و قومی در جهان اسلام، از روی آوردن مردم اروپا و جهان غرب به دین اسلام سخن گفته:
مصباح هراتی: (یکی از امتیازات مکتب درخشان اسلام این است که اسلام منحصر به قوم خاص و زبان خاص و ملیت و جغرافیای خاصی نیست اسلام دین جهانی است همانطوری که خود قرآن هم بیان می کند و برای پیامبر(ص) می فرماید و پیامبر را آفتاب و درخشان همه جهان معرفی می کند و محور و مرکز چرخش همه انسان ها و به عبارتی دیگر می توانیم عرض بکنیم که اسلام دین انسانی است و دینی است که برای انسان ها آمده و سعادت و خوشبختی انسان ها را تعقیب می کند بنابراین مسلمانان می توانند از هر نقطه ای از جهان باشند از هر قومی از هر نژادی از هر ملیتی و زبانی می توانند مسلمانان امت اسلامی را تشکیل دهند چنانچه امروز به همین صورت درآمده است قبل از اینکه ما به مسلمانان کشورهای اسلامی توجه کنیم می بینیم که در کشورهای غیراسلامی امت اسلام تشکیل شده است ما بیشترین مسلمانان تحصیل کرده را در کشورهای غیراسلامی داریم و اینها نیروی بسیار عظیم و سرمایه بسیار گسترده و پربرکت است برای جهان اسلام مسلط به علم روز و تکنولوژی روز و دستاوردها و ابزار پیش دستی روز هستند که اینها خود را مستلزم به دستورات دینی و اسلامی می دانند علاوه بر اینها نیروهای انسانی و پیشرفته مسلمانان در کشورهای اسلامی امروز با دیروز قابل مقایسه نیست مسلمانان امروز دوش به دوش کشورهای غیراسلامی از نظر علم و تکنولوژی و صنعت پیش می روند نیروهای انسانی فراوانی در اختیار امت اسلام است که می توانند امت اسلام را از نگاه علم و دانش و از نگاه فرهنگ و تمدن اشباح کنند و کمک برسانند از نظر اقتصادی اگر حساب بکنیم قوی ترین نقطه های پرقدرت اقتصادی در کشورهای اسلامی قراردارد نفتی که امروز روشنایی همه دنیا را برعهده دارد در دسترس مسلمانان است کشورهای اسلامی از نفت و گاز و انرژی لازم برخوردار هستند اینها چیزهای بسیار مهم و پربرکتی است که علاوه بر اینها نسل جوان روی به اسلام آوردند. دیروز اگر اسلام متعلق به افراد سالخورده و میانسال بود امروز اسلام متعلق به نسل جوان است و جوانان روی به اسلام آوردند و اهداف خود را در درون اسلام پیدا می کنند.)
 
به دلیل وسعت سرزمین های اسلامی و میلیون ها مسلمانی که در نقاط مختلف زندگی می کنند، تنوع زبانی در جهان اسلام بسیار زیاد است. مثلاً زبان های عربی، فارسی و ترکی از زبان های مهم در جهان اسلام محسوب می شوند. همچنین تعداد زیادی از مسلمانان در کشورهای پاکستان و هند به زبان اردو تکلم می کنند. حدود 14 درصد از جمعیت اسلام که در کشورهای اندونزی و مالزی زندگی می کنند، به زبان ملایو سخن می گویند.
شایان ذکر است درکنار کشورهای اسلامی، کشورهایی وجود دارند که مسلمانان به صورت اقلیت در آنها زندگی می کنند. در این خصوص، برخی نظیر مسلمانان چین و بالکان از قرن پیش در این مناطق ساکن بوده اند و گروهی دیگر از مسلمانان نیز به صورت مهاجر در کشورهای اروپایی و امریکایی زندگی می کنند.
آقای گلستانی درمورد اهمیت تنوع نژادی، قومی و زبانی در جهان اسلام، معتقد است که اسلام توانست به عنوان یک دین فراگیر، اقوام و نژادهای مختلف بشری را در خود جذب نماید.
نظرآقای گلستانی در این زمینه:
غلام نبی گلستانی: (درست است که در جهان اسلام قوم های مختلف، نژادهای مختلف، جغرافیای مختلف به چشم می خورد و معمولاً هم دشمنان در طول تاریخ برای برهم ریختن قدرت مردم و کشورهای اسلامی بیشتر بر آن شدند تا با تحریک قومیتگرایی ها و نژادگرایی ها و مسائلی اینچنین بالاخره این قدرت و قوت را از مردم بگیرند. شما دقت کنید الآن بیشترین درگیری هایی که در عرصه جهان به ویژه کشورهای دیگر وجود دارد یا برمی گردد به اختلافات مرزی و جغرافیایی یا برمی گردد به مسایل قومی و نژادی یا برمی گردد به مسایلی از این قبیل اما اسلام مهمترین توان و نیرو به آن جاذبه ای که داشت همین بود که توانست تمام قومیت ها را، تمام نژادها و تمام جنبه های جغرافیایی را در خودش هضم کند و پیوندی بین عجم و عرب و پیوندی بین ترک و کرد و بین بلوچ ایجاد کند و امثال این ها یعنی توان اسلام و قدرت اسلام این است که در پرتو پیامبر واحد، کعبه واحد، رمضان واحد بتواند بین نژادها و گروه های مختلف یک پیوند عمیق دینی و مسلکی و انسانی و مذهبی به وجود بیاورد و لذا شما شاهدید که بعد از فروپاشی نظام شوروی سابق غرب بر آن می شود تا با استفاده از تشدید مسایل قومی و نژادی و درگیری های قومی و نژادی بتواند آن نقش اسلام را کم اثر بکند و یا دین را از متن به حاشیه براند همانطوری که شما هم الآن می بینید تحت عنوان بحث بین شیعه و سنی و امثال اینها دارد مطرح می شود ولی همانطوری که الآن اشاره کردم اسلام این خاصیت و این قدرت دارد که افراد مختلف را از نژادهای مختلف از قومیت های مختلف از جغرافیای مختلف بتواند در پرتو آن آموزه های مشترک و عامی که برای همه انسان ها دارد آنها را باهم مرتبط بکند تا به قول قرآن همچون صفی طولانی در پرتو عبودیت حضرت حق و ستیز با هرگونه ظلم و ناروایی و برخورد با قدرت های طاغوتی بتوانند یک شرایط مساعد و مناسبی را برای انسان های روی زمین فراهم بکنند.)
حوادث و رویدادهای کنونی جهان، حاکی از آن است که حضور مؤثرتر و کارآمدتر دنیای اسلام در صحنه جهانی، با واکنش هایی از سوی قدرت های سلطه طلب روبرو شده است. سلطه جویان، اندیشه سیطره بر جهان را در سر می پرورند. لذا فرهنگ های دیگر به ویژه فرهنگ اسلامی را به عنوان نیرویی مستقل، پرانرژی و توانمند در عرصه جهانی نمی پذیرند. از همین رو، تجهان ما با بحران های فزاینده ای روبرو است و جهان اسلام، بیش از گذشته، مورد تهدید قرار دارد. جهان اسلام برای ارتقاء جایگاه خود و بازیافتن هویت خویش، نیازمند بازنگری، هوشیاری و ارائه راهکارهای جدید است.
نظرآقای مصباح هراتی درخصوص علل تهدیدها و تهاجم سلطه جویان بر جهان اسلام:
مصباح هراتی: (بسیار طبیعی است که دشمن از اتحاد و وحدت و یکپارچگی امت اسلام در روزگاری که بغداد مرکز حکومت و خلافت اسلامی بود شام مرکز قدرت اسلام بود در آن روز جنگ های سلیبی را راه انداختند برای آنکه وحدت امت اسلام را بشکنند و جنگ های پی در پی دربرابر مسلمانان راه افتاد و می دانیم که اسلام حتی در کشورهای غربی پیش رفت تا اسپانیا و قسمتی از فرانسه به تصرف اسلام درآمد و امروز هم چنین حالتی وجود دارد. کشورهای اسلامی توانسته اند به علم ودانش مسلح بشوند که جهان اروپاو غرب تشنه ان هستند و مرکز دین شرق میانه است مرکز دین کشورهای اسلامی هستند دین مربوط به جغرافیای اسلام است مرکز دین بیت المقدس است مرکز دین مکه معظمه و مدینه منوره و کشورهای اسلامی بغداد است اگر اینها خواسته باشند به دین هم پایبند باشند باید متوجه مراکز دینی در این کشور باشند و امروز مردم فراوانی از کشورهای اروپایی هنگامی که رو به دین می آورند متوجه اسلام می شوند و این خودش یک نکته بسیار بارز و عظیمی است اگر این کشورها امروز مورد دست درازی جهان غرب و جهان بیگانه قرار گرفته است به خاطر صرف در زمینه های کاری نیست در اینجا سرمایه های هنگفتی نهفته است همانطوری که مرکز دین است مرکز اقتصاد است، مرکز سیاست است، مرکز پرورش انسان هاست از هر جهت جهان را می تواند به هم پیوند دهد هرچند برخی از حکومت ها به گرو برخی بیگانگان درآمده است و برخی از کشورها گروگان گرفته شده اند اما بالاخره روزی و روزگاری خواهد رسید که مثل مردم عراق رهبران گروگان گرفته شده را آزاد کنند و مزدوران بیگانه را اعدام کنند و به جزای شان برسانند اینها نقطه های مثبتی است که در کشورهای اسلامی وجود دارد و کشورهای اسلامی هدفمندی واحدی دارند مردمشان واحدند دین و مکتبشان واحد است منتهی مشکلی که امروز جهان اسلام دارد برخی از زمامداران است که اینها تابع و خاضع قدرت های بیگانه هستند.)
نظرآقای گلستانی نیز با اشاره به پیشینه رابطه و مناسبات اسلام و غرب و برخی مشکلات میان آنان درخصوص علل تقابل غرب با جهان اسلام:

غلام نبی گلستانی: (دقت کنید که اگر ما گذشته غرب و جهان اسلام را درنظر بگیریم شاید به چهار مرحله و مقطع متفاوت برخورد بکنیم. دوره اول دوران حاکمیت مطلق جهان اسلام بر غرب است و آن دوران حکومت خلفای راشدی و حکومت بنی امیه و بنی عباس و تا آخر حکومت بنی عباس که حرف اول را در دنیا اسلام می زند. دوره دوم دورۀ حاکمیت نسبی جهان اسلام بر جهان غرب و آن دوران جنگ های سلیبی است که حدود 200 سال طول می کشد و مرحله سوم دوران توازن قدرت که از یک طرف ما کشورهایی مثل فرانسه، انگلیس و روسیه و غیره را داریم و از یک طرف امپراطوری صفویه امپراطوری عثمانی و دولت آل بابر را داریم و مقطع چهارم که تقریباً از قرن دوازدهم، اواخر قرن یازده شروع می شود دوران حاکمیت غرب بر جهان اسلام است که ناشی از همان دسترسی غرب بر صنعت است و انقلاب قوی جهان را تجزیه بکندو اینها را از هم جدا بکند تا به قول مرحوم شریعتی تبدیل شوند به یکسری راحت الحلقوم و به راحتی می تواند اینها را هضم بکند و این امکانات موجود در کشورهای اسلامی را بالاخره از آن خودش بکند نکته دومی که قابل توجه است دین سازی هایی است که غرب دارد به وجود می آورد و با تجزیه مسلمانان و گرایش های مختلفی که به وجود می آورد اینها را ازهم جدا می کند و این سقف پولادی را تبدیل به جویبارهای جزیی می کند. مسئله دیگر همان بحث اسعتمار فکری و فرهنگی و تلاش در جهت استحاله فرهنگی کشورهای اسلامی خوب این مسئله با حضور جریان احیاگری که نقطه آغاز آن همان طوری که اشاره کردم سیدجمال است در پرتو یک طرف تفکر دینی و از یک طرف اصلاح جوامع اسلامی حرکتی آغاز می شود که هرچه زمان می گذرد این توسعه پیدا می کند در مصر مثل محمد افروغ این را دنبال می کند در هندوستان به نوعی در ایران به نوعی در کشورهای متعدد به نوعی و بالاخره این حرکت احیاگری و این حرکت هویت یابی مطرح می شود و طبیعی است که در جریان فکری و دو حرکت دو تمدن که امروز به اصطلاح امثال هان کینگ تن سخن از رویارویی تمدن ها می زند و با برشمردن این تمدن ها بالاخره به این نتیجه می رسد که دو تمدن غرب و اسلام اینها خواه ناخواه باهم برخورد خواهند کرد و درگیر خواهند شد و آن هان کینگ تن کسی است که از یک سو یک نظریه پرداز سیاسی است و ازسوی دیگر یک استراتژیست سیاست خارجی امریکا است کسی با نزدیک به 50 سال سابقه تحقیق و تدریس در دانشگاه آربات که نظریه پردازی سیاسی را به کمال کسب کرده و با اشتغال در مسئولیت های متفاوت سیاست ساز و مربوط به مطالعات استراتژیک این نظریه را بیان می کند پس درواقع در اینجا از یک طرف غرب سرمایه گذار نظام لیبرالیسم بر آن است که سرمایه جهان را ببلعد و مثل استعمار گذشته در قالب استعمار فرانو این دسترسی خودش را و حاکمیت خودش را بر منابع اقتصادی جهان حفظ بکند و از یک طرف جریان اسلام و بیدارگری اسلامی که می خواهد حق و حقوق خودش را از آن خودش بکند و در اختیار مردم خودش قرار بدهد خوب طبعاً غربی که امروز مطرح است یعنی غرب کاپیتالیسم که در کنارش صهیونیسم نیز مطرح می شود تمام دست اندازی بر منابع اقتصادی و منابع حیاتی کشورهای اسلامی است پس ما یک رویارویی این چنین را می بینیم البته همانطوری که اشاره کردم اساس اسلام بر رحمت اسلام چنانچه درباره پیامبرش دارد شما پیامبر رحمتید و اساس اسلام بر مودت و محبت نسبت به همه انسان ها است انسان هایی خارج از هرگونه رنگ و نژاد و قومیت و امثال اینها خطاب به کل انسان هاست.)
وسعت سرزمین های اسلام بیش از 11 هزار کیلومتر طول و 5 هزار کیلومتر عرض است که از شرق تا غرب یعنی از سواحل اقیانوس آرام تا کرانه های اقیانوس اطلس (از اندونزی و برخی از جزایر فیلیپین تا صحرای غربی) امتداد دارد. از جنوب به شمال نیز از جاوه در اندونزی تا قزاقستان ادامه می یابد. این گستره عظیم جغرافیایی، دارای تنوع آب و هوایی، منابع سرشار زیرزمینی و موقعیت استراتژیک بسیار مهمی است. سرزمین های اسلامی ازنظر راه های زمینی و دریایی در مسیرهای اصلی مبادلات و ارتباطات بین شرق و غرب جهان واقع شده اند.
یکی از مناطق استراتژیک جهان اسلام، منطقه خاورمیانه است که مرکز ثقل نیمکره شرقی دانسته شده و کوتاهترین راه ارتباطی اروپا به آسیا است. تنگه ها و گذرگاه های مهم استراتژیک همانند کانال سوئز، تنگه جبل الطارق و نیز تنگه هرمز از مهمترین آبراه های ارتباطی بین قاره های مختلف در محدود جهان اسلام واقع هستند. وجود منابع غنی انرژی، معادن و محصولات متنوع زراعی نیز بر اهمیت کشورهای اسلامی در معادلات جهانی افزوده است.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد