بیت المقدس

فلسطین پاره تن اسلام است.امام خمینیی (ره)

بیت المقدس

فلسطین پاره تن اسلام است.امام خمینیی (ره)

قسمت دوازدهم: روند گرایش به اسلام در غرب

تهیه کننده:  گروه سیاسی شبکه دری
در این قسمت نگاهی داریم به فرصتهای ایجاد شده برای گرایش روزافزون مردم غرب به دین اسلام و روند شتابان این گرایش پس از حادثه 11 سپتامبر 2001، در این برنامه از نظریات و دیدگاههای آقای دلجو حسینی، شخصیت سیاسی و فرهنگی افغانستان مقیم اروپا نیز استفاده خواهیم کرد.

امید است این برنامه مورد توجه و استفاده تان قرار گیرد. 
شرکت‌کننده:
 دلجو حسینی: (از شخصیت های سیاسی و فرهنگی افغان مقیم اروپا) 
هدف اسلام، ساختن یک فرهنگ جهانی و انسانی است. همه اقوام و ملتها می توانند به این دین راه یابند و هیچ قوم و طبقه خاصی امتیازی انحصاری نسبت به دیگران ندارد. از همان آغاز، مهمترین جاذبه اسلام، پشتوانه اخلاقی آن بوده است. مرکز این جاذبه، قرآن است که با اندیشه های لطیف و تعالیم عالی و نیرومند خود انسانها را به سوی خود جذب می کند. درواقع اسلام، انرژِیهایی در بطن خود دارد که موجب پویایی و گسترش آن می شود.
اسلام برای مردم، حق تفکر و آزادی قایل است و میدان دید آنها را تا افقهای دور پرواز می دهد. اسلام در همه حال انسان را به تفکر و کشت حقیقت دعوت می کند.
حادثه 11 سپتامبر سال 2001 میلادی در امریکا و تبلیغات گسترده غرب علیه اسلام و مسلمانان، جستجو برای کشف حقیقت را نزد تعداد زیادی از مردم جامعه غرب به وجود آورد، آنان که با سیل تبلیغات علیه دین اسلام ازسوی دولتها و رسانه های غربی مواجه بودند و از سویی هم از ماهیت دروغ پردازی دولتهایشان نیز آگاهی داشتند، طی پنج سال گذشته و پس از حادثه 11 سپتامبر، تلاش خودانگیخته ای را برای شناخت و مطالعه اسلام آغاز کردند و در این میان تعداد زیادی از مردم اروپا و امریکا به دین اسلام مشرف شدند.
آقای دلجو حسینی که خود نیز در اروپا زندگی می کند در غرب بعد از حوادث 11 سپتامبر، به بررسی روند گرایش مردم غرب به اسلام می پردازد و می گوید: 
 دلجو حسینی: (تبلیغات زهرآگین و منفی و خصمانه همیشه علیه اسلام جریان داشته است خصوصاً از سال 2001 میلادی بعد از حوادثی که در امریکا به وجود آمد این تبلیغات تقریباً بسیار شدید شد و در بسیاری جاها شکل عملی را به خود اتخاذ کرد. در بسیاری از کشورها خصوصاً در امریکا منجر به حملاتی به مراکز اسلامی، مساجد و به مغازه ها و حتی مراکز فرهنگی و دارایی های شخصی افراد خصوصاً زنهای محجبه در مکاتب، مدارس در محل کار، تبلیغات در روزنامه ها و بالاخره سمینارها و داشتن میزگرد در تلویزیون ها و تعلیمات به افرادی که معمولاً مشخص بودند که چه نوع وظیفه ای را دنبال می کنند و از چه قماشی هستند همچنان سختگیری درمورد ورود مسلمانان به غرب و سلب شدن آزادیهای فراوان حتی در درون منازل مردم اینها حوادث دردناک و سختی بود که اینها با مسلمانان برخورد کردند اما دیده شد که برعکس تمام برخوردهای منفی و غیرانسانی و غیراخلاقی صرفنظر از جریانهای خیلی تند مثل مسئله کاریکاتور در دانمارک و یا در سایر جاها گرایش غربی ها به اسلام شدت یافت در برخی کشورها به حدی شدید که مثلاً در آلمان حتی مقامات دولتی نگرانی خود را نتوانستند پنهان کنند و صریحاً ابراز کردند در فرانسه، در خود امریکا، در انگلیس اینها نشان دادند که نمی توانند به هیچ وجه با اسلام مقابله کنند چرا که اسلام یک دین فکری است دینی است که رگهای زنده حیات در عرض و طول این اندیشه بزرگ و بینش عظیم وجود دارد و جاذبه های خیلی فراوانی وجود دارد. جاذبه های عظیم معنوی در این دین وجود دارد و حضور دارد که هر انسان آگاه و باوجدان وقتی با این مقابل می شود واقعاً گمشده خود را درمی یابد اکثراً کسانی که مسلمان شدند اینها از روی تحقیقات مسلمان شدند.) 
 به موازات افزایش گرایش به اسلام در غرب، بر دامنه توطئه های دولتها و رسانه های غربی برای ستیز با اسلام افزوده شده است. وقتی در گزارشها اعلام می شود که هر روز تعداد گروندگان به اسلام در غرب افزایش می یابد، این رسانه ها به تبلیغات منفی علیه اسلام شدت می بخشند و مسلمانان را به خشونت طلبی و تروریسم متهم می کنند.
اما آقای دلجو حسینی معتقد است که به هر اندازه ای که دولتهای غربی تبلیغات و فشار را علیه مسلمانان زیادتر می کنند روند گرایش مردم غرب به مطالعه و گرویدن به اسلام بیشتر می شود.
آقای دلجو حسینی می گوید: 
 دلجو حسینی: (از اینکه آنها فشار را بیشتر می کنند توجه مردم بییشتر می شود و مردم حساستر می شوند که چرا یک زن با داشتن روسری مورد تحقیر و توهین قرار بگیرد چرا یک زن که روسری دارد می خواهد که سرش برهنه نباشد می خواهد لباس زننده نداشته باشد می خواهد پوشیده باشد علت چیست؟ اینها نکته هایی است که واقعاً با تبلیغات فراوان داشتن مثلاً میزگردهای فراوان در داخل تلویزیونها اینها همیشه جریان دارد و به قول کارشناسان اینها درمورد موجودیت مسلمانان حالا صرفنظر از گروههایی که به قول آنها فاشیسم هستند و آنها نژادپرستند و مسلمان نباید در این سرزمینها باشند ولی عامه مردم واقعاً با گرایشهای اسلامی وقتی دارند با مردم برخورد می کنند وقتی مردم را در مساجد و مدارس می بینند، در ماه مبارک مردم روزه دار را می بینند افطار را می بینند یا در میعاد و در عیدها و این مسئله وقتی خانواده را می بینند که سالم باقی مانده اولاد در کنارش است مثلاً این خانواده همیشه پاک و منزه زندگی می کند و به مراکز فساد مراجعه نمی کند امسال ما در دانمارک حادثه جالبی داشتیم. در دانمارک یک خانم مسیحی قرآن را ترجمه کرده بود به زبان دانمارکی در اول سال مسیحی پرفروش ترین و بیشترین هدیه ای که به یکی دیگر تعارف می کرد آن ترجمه قرآن بود و این از مسایل جالب است. نشان می دهد که مردم خواستار این هستند که به حقایق نزدیک بشوند مردم دیگر از این زندگی خسته شده اند، زندگی مادی مردم می خواهند از سطح حیوانیت بالاتر باشند می خواهند به روح و روان خود بپردازند اینها مسایلی است که به قول حافظ درون من خسته دل ندانم چیست که در خم چم او در فقان و در غوغا است.
این است فقان و غوغایی که در وجدان بیدار اینها همیشه جریان دارد اینها را وادار می کند به جستجوی حقیقت و این حقیقت همین است که آنها فقط خواسته خود را و گمشده معنوی خود را دارند در اسلام پیدا می کنند و اینجاست که گرایش ها زیاد است در سال گذشته بیشتر از 400 هزار نفر در اروپا مسلمان شدند و همه ساله این روند جریان دارد و اکثر اینها همه باسواد هستند، تحصیلکرده هستند و آرامش پیدا کردند و امنیت روحی و روانی پیدا کردند.) 
 در دنیای کنونی، شیوع فساد اخلاقی و نیاز شدید جوامع بشری به تحول اساسی و همچنین موقعیت روشن و جاودانه قرآن از نظر هدایت و راهبری، افقهای روشنی را پیش روی انسان معاصر قرار داده است. امروز جامعیت اسلام و نشاطی که این دین در فرد ایجاد می کند، بیش از پیش آشکار شده است. انسانی که خواهان ترقی و تکامل است و می خواهد دامنه توانایی ها و موقعیت های خود را توسعه دهد، اینک اسلام را به عنوان پدیده ای راهبردی و هدایتگرانه می بیند که نه تنها با خواستهای معقول او مخالف نیست، بلکه او را برای رسیدن به طریق سعادت همراهی می کند. هفته نامه بلژیکی LOSE WAR در مقاله ای که اخیراً به چاپ رسانده، می نویسد بیش از 40 هزار بلژِیکی طی چند سال اخیر به اسلام گرویده اند. این مقاله با اشاره به جمعیت 450 هزار نفری مسلمانان در بلژیک که کل جمعیت آن به 10 میلیون نفر می رسد، می افزاید: چنانچه روند گرویدن بلژیکی ها به اسلام با شتاب کنونی پیش برود، جمعیت مسلمانان در این کشور تا سال 2012 به راحتی به نیم میلیون نفر افزایش خواهد یافت. بلژیکی هایی که از مسیحیت فاصله گرفته و به اسلام گرویده اند، دلیل این گرایش خود را در این می بینند که در اسلام، بین انسان و خدا واسطه ای قرار ندارد. همچنین اسلام به پاکی در زندگی معنوی، توجهی قابل تحسین دارد. این همان چیزی است که امروز غرب و اروپا از فقدان آن رنج می برد.
با این حال دولتهای غربی از روند گرایش مردم به دین اسلام ترس و هراس دارند و تلاش دارند تا دامنه تبلیغات و فشار علیه مسلمانان را بیشتر نمایند. آقای دلجو حسینی درخصوص ترس دولتهای غربی از گرایش مردم جوامعشان به اسلام می گوید:
 دلجو حسینی: (دولتها اخطار دادند که موجودیت مسلمانان در غرب مشکل بزرگی است در آینده حتی اخطار دادند که شاید مثلاً برخی ها در آینده 20 سال یا 30 سال کُلّاً به یک کشور اسلامی تبدیل شود اینها موضوعاتی خیلی فراوانی است که همیشه اخطار می دادند و دولتها را زیر فشار قرار می دهند و سعی می کنند که به هرحال دولتها را وادار کنند به سختگیری های بیشتر و کنترل بیشتر بر روی مساجد و مراکز فرهنگی اینها حتی زندگی خصوصیشان اینها، دستاوردهایی است که دارند و سعی می کنند از طریق تلویزیون از طریق اینترنت، از طریق روزنامه ها، و جراید از طریق مراکز خودشان به اسلام تهمت بزنند و اتهاماتی وارد کنند.) 
 اندیشمندان و آگاهان جهان، عصر کنونی در غرب را، عصر بحران معنویت و ازهم گسیختگی بنیان خانواده و اجتماع می دانند. سؤالی که در پایان این برنامه مطرح می گردد این است که در چنین وضعیتی که عصر بحران معنویت در غرب نام گرفته است، گرایش به دین اسلام، چقدر بیشتر از بیش افزایش خواهد یافت؟
آقای دلجو حسینی در این باره می گوید: 
 دلجو حسینی: (در غرب متأسفانه باید عرض کرد که یک زندگی کاملاً مادی رغم خورده است و انسانها با دویدن و تلاش فقط یک زندگی مادی و یک زندگی حیوانی را توانستند فراهم بسازند اما دنیای معنویت و دنیای اخلاق و ارزشهای معنوی به صورت کامل در اینجا مرده است و در حال نابود شدن است به اخطار خود کسانی که هنوز دریچه قلبشان به سوی واقعیتها کاملاً بسته نشده و هنوز نور معرفت در قلب اینها گاهی می تابد اندیشمندان اینها مراکز روانشناسی و مراکز معنوی اینها همه اخطار می کنند که این جامعه در حال فروپاشیدن است چنانچه خانواده در اینجا پاشیده شده است در بسیاری از مدارس و در کلاس های درسی وقتی وارد می شویم اطفالی هستند که نه پدر خود را می شناسند و نه مادر خود را می شناسند و حتماً به کمبود یکی گاهی هردوی آنها گرفتار هستند و اکثراً دردها و آلام روانی و بالاخره مصارف هنگفتی که دولت در این جهت می گذارد اینها نتیجه دور شدن از معنویت نتیجه دور شدن و پشت کردن به دین و به عقاید انسانی است همه ادیان الهی مجموعاً معترف هستند که اساسی ترین خصوصیت انسان نسبت به سایر موجودات مسایل اعتقادی و واقعاً اگر مسایل اعتقادی از انسان دور بشود از انسان دیگر چیزی باقی نخواهد ماند و این خصوصیت است که فرد بین انسان و حیوان باقی می گذارد اما متأسفانه باید عرض کرد که در این جامعه و در جامعه اینها از این مسئله خبری نیست و وجودی دیده نمی شود و واقعاً هر جامعه براساس عقیده به وجود می آید براساس خواسته های حیوانی به وجود بیاید سرانجام در حال پاشیدن و ازبین رفتن است و کسانی که نمی توانند در چنین جوی به سر ببرند و باقی بمانند به جستجو از تلاشهای به اصطلاح منفی از طرف مقامات و اراب کلیسا هم جریان دارد و سعی می کنند و کوشش می کنند مکاتب خاص خود، مدارس خاص خود و تبلیغات خود و به اصطلاح جاذبه ای برای مردمی که در این جا به سر برده نتواند فقط اسلام است که واقعاً برای مردم جاذبه دارد و این مردم گرایششان به اسلام زیاد شده است در کشورهای غربی روز به روز و مراکز اسلامی با همه فشارها مستحکمتر می شود حتی اطفال مسلمانان که در مکاتب و در مدارس درس می خوانند در مدارس غربی اینها علایق خاصی به اسلام و به دین خدا دارند دیده می شود و کوششها جریان دارد به هر حال چیزی که قابل یادآوری و قابل ذکر است این است که مسلمانان واقعاً در این سرزمینها با اینکه در اقلیت هستند با اینکه زیر فشار هستند و مشکلاتی هم دارند با آن هم زنده هستند و روز به روز از مردم بومی خود این کشورها به اسلام گرایش پیدا می کنند و ما در آینده چند سال دیگر شاهد و ناظر جوامع پیشرفته تر و بهتر و خوبتری از مسلمانان که در خود این کشورها و از مردم بومی اینها به وجود خواهد آمد خواهیم بود.) 
 واقعیت این است که عده ای دانشوران در کشورهای غربی و اروپایی، با کوله باری از تجربه و پس از آزمودن مکاتب مختلف، به اسلام روی آورده اند. آنها ره آورد سکولاریسم و لیبرال دموکراسی را مشاهده کرده و ناکارآمدی سایر ادیان را درک کرده اند.
انسان امروز در جستجوی معنا و مفهوم درستی از زندگی است. اسلام این مفهوم را در تابلوی روشن خود دارد. آفتاب اسلام در هر زمان و بر هر نسلی بتابد، بر پایه آموزه های عالی قرآن و تکیه بر فرهنگ خویش، تحولی اساسی ایجاد می کند و نسلی نو با ارزش ها و نگرش های مطلوب می آفریند. در پرتو اسلام می توان صفحات سیاه بی عدالتی، نابرابری و خودکامگی را از چهره زمین زدود.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد