بیت المقدس

فلسطین پاره تن اسلام است.امام خمینیی (ره)

بیت المقدس

فلسطین پاره تن اسلام است.امام خمینیی (ره)

پروتکل شماره چهار صهیون*تسخیر دنیا*

پروتکل شماره چهار صهیون

- هر جمهورى و حکومتى چند مرحله پشت سرمى‏گذارد. در مرحله نخست حکومت شکل ثابتى ندارد و بوسیله توده مردم از سوئى به سوى دیگر کشانده مى‏شود. در مرحله دوم حکومت شکل عوام فریبى بخوبى مى‏گیرد. پس از آن آنارشیسم به وجود مى‏آید و سرانجام انارشیسم به حکومت استبدادى منجر مى‏گردد. البته میان حکومت مطلقه ‏اى که به صورت قانونى در مى‏آید، خود را در برابر مردم مسئول و متعهد مى‏داند و نیز خط مشى آن کاملاً آشکار است و حکومت مستبدانه ‏اى که ناشى از هرج و مرج است تفاوت فراوان وجود دارد. حکومت استبدادى و مطلقه ‏اى که زاده هرج و مرج است، علیرغم آشکار بودن مظاهر استبدادیش، مى‏کوشد تا چهره واقعى خود را مخفى بدارد. این نوع حکومت به وسیله دستهاى پنهان و سازمانهاى مخفى اداره مى‏شود. کارگردانان اینگونه رژیم به همان اندازه که بى‏پروا هستند، به همان نسبت هم پرده پوش مى‏باشند. تغییر دادن آنها به مان اندازه که ممکن است در سقوط رژیم مؤثر باشد، به همان نسبت هم به عوامل مخفى کمک مى‏کنند تا حکومت را از خطر سقوط حفظ کنند.

- چه کسى مى‏تواند با یک قدرت نامحسوس درافتد و آنرا واژگون سازد؟ این ما هستیم که چنین قدرت نامحسوسى داریم. اگر چه فراماسونرهاى غیریهودى، کورکورانه در خدمت ما هستند، و براى مقاصد ما کار مى‏کنند، اما برنامه ‏هاى ما همچنان براى آنها و دیگران ناشناخته و اسرارآمیز باقى خواهد ماند.

ما اعتقاد به خدا را متزلزل مى‏کنیم

- اگر آزادى بر خداپرستى مبتنى باشد، با برآورى، انسان دوستى و برابرى پیوندى داشته، براى جامعه بى‏زیان باشد، به رفاه عمومى لطمه‏اى وارد نسازد و در اقتصاد هم جائى براى خود پیدا کند، بر ما لازم است که هم احترام به آزادى و هم اعتقاد به خدا را در میان مردم غیریهودى از بین ببریم. و نیازهاى مادى را جایگزین اینگونه اعتقادات سازیم. اما اگر اعتقاد به خدا موجب شود که ما بر مردم حکومت کنیم، در اینصورت باید به تبلیغ دین بپردازیم و با راهنمائى مردان روحانى، مردم را به تسلیم واداریم.

- براى آنکه بتوانیم قدرت اندیشیدن را از مردم غیر صهیونیست سلب کنیم، باید فکر آنها را متوجه صنعت و تجارت کنیم. سرگرم شدن آنها به داد و ستد و اندیشیدن به منفعت، باعث مى‏شود که دشمن مشترکشان را فراموش کنند. از سوى دیگر، به صنعت جنبه احتکارى مى‏دهیم. بدین معنى که به بهاى صنعنتى شدن بسیارى از زمینها نادیده گرفته مى‏شوند که سرانجام به دست ما مى‏افتند و ما آنها را احتکار مى‏کنیم.

- افزایش روز افزون رقابت بمنظور پیش افتادن در زندگى از سوئى، ونابسامانیهاى اقتصادى از سوى دیگر، مردم را سرخورده و افسرده مى‏کند، نفرت آنها نسبت به مقامهاى عالى رتبه ادارى، مذهبى و سیاسى اوج مى‏گیرد، طلا به عنوان وسیله ‏اى براى ارضاء نیازهاى مادى مردم مورد توجه واقع مى‏شود، ظرفیت مردم به مرز انفجار مى‏رسد و براى قیام آماده مى‏شوند. قیام مردم براى کسب ثروت است نه اشاعه خوبیها. زیرا این قیام از نفرت منبعث مى‏شود. به بیان دیگر، نفرت طبقه محروم از طبقه ممتاز جامعه موجب قیام مى‏گردد. قشرهاى پائین جوامع غیریهودى در پى رهنمودهاى ما علیه طبقه ممتاز به پامى‏خیزند و سرانجام با حریفانمان یعنى علماى غیر یهودى بر سر قدرت به نبرد مى‏پردازند.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد