بیت المقدس

فلسطین پاره تن اسلام است.امام خمینیی (ره)

بیت المقدس

فلسطین پاره تن اسلام است.امام خمینیی (ره)

پروتکل شماره نه صهیون *تسخیر دنیا*

پروتکل شماره نه صهیون

- توجه به خصوصیات و خلق و خوى مردمى که شما در ممالکشان زندگى و فعالیت مى‏کنید، اهمیت بسیار به سزایى در اجراء و پیاده کردن برنامه‏هایمان دارد. تا زمانى که افراد جوامع مختلف مطابق الگو و انگاره ‏هاى تربیتى ما دوباره تربیت نشوند، نمى‏توانیم برنامه ‏هایمان را در اینگونه جوامع مطابق با روشى کلى و یکسان پیاده کنیم. اما اگر برنامه ‏ها را محتاطانه و توأم با آموزش آغاز کنیم، مى‏توانیم در کمتر از یک دهه منش و خلق و خوى سرسخت ‏ترین افراد را تغییر داده و آنها را مانند افرادى که از پیش مطیع ساخته ‏ایم، به زیر سلطه خویش درآوریم.

- کلماتى چون آزادى، برابرى و برادرى در واقع اسمهاى مستعارى هستند که فراماسونرهاى ما آنها را بکار مى‏برند. هنگامى که حکومت شاهنشاهى ما آغاز گشت این کلمات را از صورت استعارى بودن بیرون آورده و به صورت عباراتى ایده‏ آلى چون حق آزادى، وظیفه برابرى و آرمان برادرى درمى‏آوریم. بدین ‏معنى ما غلطترین کار را انجام مى‏دهیم و به اصطلاح « با شاخ گاو درمى‏افتیم».

هرگونه قانونى را عملا\" از بین مى‏بریم و تنها آنهایى را که خوب باشند، حفظ مى‏کنیم. امروزه اگر دولتى علیه ما اعتراض کند بنا به تشخیص ما شاید هم بعید نباشد حتى اگر مبارزه علیه سامى‏گرایى را شروع کند، این مبارزه لازم و ضرورى به نظر مى‏رسد. زیرا نسل آینده ما را آماده کارزار مى‏کند. از آنجا که در این مورد به تفصیل بحث کرده‏ایم، ضرورتى ندارد در اینجا مطالب راتکرار کنیم.

دولت قدرتمند یهود

- هیچگونه محدودیتى براى حوزه فعالیتهاى ما وجود ندارد. دولت توانمند ما که در شرایطى فوق ‏العاده قانونى به بقا خویش ادامه مى‏دهد. با واژه دیکتاتورى که مفهوم زور وقدرت از آن مستفاد مى‏شود، توصیف مى‏گردد. من اکنون در مقامى هستم که با کمال اطمینان و آگاهى به شما بگویم که قانونگذاران در موقع مناسب به داورى مى‏نشینند و سپس درمورد ما حکم مى‏کنند. به زودى کشتار وحشیانه خود را آغاز مى‏کنیم و بر مرکب پیروزى سوار مى‏شویم. ما صرفاً براساس زور به فرمانروایى خویش ادامه مى‏دهیم زیرا همچون یگانه حزب حاکم، تمام نیروها مغلوب و مطیع ما مى‏شوند. حربه‏هاى نامحدود ما عبارتند از حریصانه سوزاندن آدمیان، بى‏رحمانه انتقام گرفتن و سرسختانه کینه ‏توزى کردن.

- بنابه تحریک ما، ترور و وحشت همه جا را فرا مى‏گیرد، افراد با آرمانها و عقاید مختلف مانند سلطنت ‏طلب، عوام فریب، سوسیالیست و آرمان‏گرا ( ایده ‏آلیست) به خدمت ما درخواهند آمد و بنا به اغواى ما مى‏کوشند تا هر نوع نظم و آرامشى را برهم زنند و همه جا را به آشوب بکشانند. وجود چنین طغیانهایى دولتها را دچار دگرگونى مى‏کند و مردم حاضرمى‏شوند براى برقرارى صلح و آرامش همه چیز را فدا کنند. تا زمانى که به قدرت جهانى ما اعتراف نکنند و تا زمانى که تسلیم ما نشوند، صلح را به سرزمینشان باز نخواهیم گرداند.

- در چنین شرایطى مردم فریاد مى‏زنند تا دول جهان بر سر استقرار سوسیالیزم به توافق برسند. اما تجزیه احزاب و نفاق میان آنها باعث مى‏شود که مردم به ما بپیوندند. جدال بر سر قدرت، میان مردم آغاز مى‏گردد و پول در این میان نقش مهمى رابازى مى‏کند. بدیهى است که همه پولها نزد ما ذخیره شده و پیروزى از آن ما خواهد بود.

- ما ازقبل به اتحاد میان رهبران و توده ‏هاى ناآگاهِ مردمِ جوامعِ غیریهودى پى برده ‏ایم و اقدامات لازم در این زمینه معمول داشته ‏ایم. بدین معنى میان رهبران و توده ‏هاى مردم از طریق ایجاد ترس و وحشت، سدى ایجاد کرده ‏ایم و وضعى پیش آورده ‏ایم که توده مردم در آینده پشتیبان ما باشد. به زودى زمام رهبرى توده ‏ها را بدست مى‏گیریم و آنها را در جهت مسیرى که به هدفهایمان ختم مى‏شود، هدایت مى‏کنیم.

- براى آنکه از رهبرى توده ناآگاه مردم غیریهودى به کلى غافل نشویم هر چند گاه یکبار در مراسم آنها شرکت مى‏کنیم و اگر نتوانیم این کار را شخصاً انجام دهیم، تصدى این امور را به کسانى که فوق ‏العاده مورد اعتماد ما باشند، محول مى‏کنیم. پس از آنکه توده مردم به رهبرى ما اعتراف کردند، آنگاه به طور خصوصى درباره مسایل سیاسى با آنها وارد مذاکره مى‏شویم و به آنان آموزش سیاسى مى‏دهیم تا آنها را به سوى هدفهاى دلخواه‏مان سوق دهیم.

- کسى نمى‏رود تحقیق بکند که در مدرسه فلان روستا چه مطالبى تدریس مى‏شود، ولى به محض آنکه مردم ما از زبان یکى از مأموران سیاسى دولت یا رهبر مملکت مطلبى را شنیدند، نه تنها آن را درسراسر کشور خویش بلکه آن را به تمام مردم جهان مى‏رسانند.

- براى جلوگیرى از نابودى بى‏موقع موسسات و سازمانهاى غیریهودى، اهرمها و فنرهایى که گردش کار این سازمانها را تنظیم مى‏کنند، تعبیه کرده‏ایم و با دقت و ظرافت هر چه تمام آنها را کار گذاشته ‏ایم. « سیاست آزادى عمل» که نظم و هماهنگى را ازسازمانها و موسسات مى‏گیرد، درموقع لزوم به جاى اهرمهاى تنظیم کننده، پیاده مى‏کنیم. به بیان دیگر، به درون سیستم مدیریت، قانونگذارى، انتخابات، و نیز مطبوعات و آزادى‏هاى شخصى و از همه مهمتر سیستم تعلیم و تربیت این جوامع دست برده ‏ایم و « فلسفه آزادى» را رواج داده ‏ایم.

جوانان مسیحى را به فساد مى‏کشانیم

- ما جوانان مسیحى را در دریایى از افکارشاعرانه غرق مى‏کنیم و آنها را براساس تئورى‏ها و اصولى که آنها را غلط مى‏پنداریم، تربیت مى‏کنیم تا بتوانیم آنان را به فساد بکشانیم.

- بدون آنکه قوانین را از اساس عوض کنیم، آنها را به تعبیر و تفسیرهاى متناقض تبدیل مى‏کنیم تا آنچه از این تعبیر و تفسیرها حاصل مى‏شود، به صورت نتایج چشمگیرى جلوه کند. البته چنین نتایج چشم‏گیرى باعث مى‏شوند، که چهره واقعى قوانین، در پس این تعبیر و تفسیرها مخفى بماند و کارگزاران دولتى نتوانند اصل قوانین را که در شبکه درهم و برهمى از سیستم قانونگذارى محصور گشته ‏اند، از تعابیر و تفاسیر تفکیک کنند.

- اعمال روش بالا را ما « تئورى تفویض اختیار» مى‏نامیم.

- ممکن است بگویید که اگر غیریهودیان از نقشه و طرح ما آگاه شوند، علیه ما مسلح مى‏گردند و ستیزى بزرگ علیه‏مان آغاز خواهند کرد. ولى ا قبل از وقوع چنین حادثه‏اى چاره‏ اندیشى خواهیم کرد و مانورى خواهیم داد که پشت هر انسان پرجرأتى را بلرزاند و آن چاره این است که در زیرزمین شهرهاى بزرگ و پایتخت کشورهاى اروپایى دالانهاى عظیمى حفر مى‏کنیم تا موقع احساس خطر شهرها را منفجر سازیم.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد