بیت المقدس

فلسطین پاره تن اسلام است.امام خمینیی (ره)

بیت المقدس

فلسطین پاره تن اسلام است.امام خمینیی (ره)

پروتکل شماره دوازده صهیون *تسخیر دنیا*

پروتکل شماره دوازده صهیون 

 

.

 - واژه آزادى را مى‏توان به صورت‏هاى متعددى تعبیر کرد. اما تعریفى که ما از آزادى بدست مى‏دهیم به شرح زیر است:

- آزادى یعنى حق انجام دادن هر عملى که قانون آن را مجاز بداند. چنین تعریفى از آزادى مى‏تواند به بهترین وجهى ما را در رسیدن به هدفهایمان کمک کند. زیرا قانون در دست ما است و ما مختار خواهیم بودکه هر آنچه را مى‏خواهیم، از قانون حذف و هر آنچه را که مى‏خواهیم، به قانون اضافه کنیم.

- نحوه عملکرد مطبوعات در قلمرو حکومت ما به شرح زیر خواهد بود:

الف - از آنجا که مطبوعات نقش بسیار بزرگى در برانگیختن و فرونشاندن احساسات مردم دارند، لذا ما مى‏توانیم به موقع از چنین احساساتى در جهت رسیدن به هدفهایمان استفاده کنیم.

ب - از آنجا که اکثریت مردم نمى‏دانند مطبوعات در خدمت چه کسانى هستند، لذا ما آنها را به خدمت خود در مى‏آوریم و حتى عواملى هم که ممکن است مطبوعات را مورد حمله قرار دهند، زیر نظارت و کنترل شدید قرار مى‏دهیم.

ج - امروزه تأسیس، چاپ و نشر مطبوعات داراى هزینه ‏هاى فوق ‏العاده سنگینى است. ولى وقتى که ما به قدرت رسیدیم، تنها در قبال دریافت مالیات، حق تمبر، و اخذ سپرده ‏هاى سنگین، اجازه تأسیس مطبوعات را به افراد مى‏دهیم و از این طریق پول قابل توجهى هم به خزانه دولت ما سرازیر مى‏شود. از سوى دیگر، وضعى پیش مى‏آوریم که دولت ما از خطر حمله انتقاد مطبوعات مصون بماند و مطبوعات نتوانند روى لغزشهاى دولت ما انگشت بگذارند.

د - هرگاه بخواهیم، مطبوعات را به بهانه متشتت کردن افکار عمومى تعطیل مى‏کنیم.

ه - بعضى از عوامل‏مان را وامى‏داریم که گاه به گاه در مطبوعات، بعضى از سیاست‏هایمان را که خود مى‏خواهیم، مورد حمله قرار دهند. البته غرض از اینکار رد گم کردن است.



ما مطبوعات را کنترل مى‏کنیم

- مطبوعات نخواهند توانست بدون اطلاع ما کمترین خبرى را در اختیار مردم بگذارند. البته در زمان حاضر ما تا حدودى به چنین هدفهایى رسیده‏ایم. زیرا تمام کانونهاى خبرى جهان اطلاعات خود را از چند کانون خبرى محدود دریافت مى‏کنند. این چند کانون خبرى محدود که در آینده‏اى نزدیک تماماً به دست ما خواهند افتاد و هر آنچه را که ما به آنها دیکته مى‏کنیم، در سراسر جهان پخش مى‏کنند.

- اگر تدابیرى را که در مورد مطبوعات اندیشیده ‏ایم، به مرحله اجرا درآوریم، ذهن و فکر غیریهودیان به تسخیرمان درمى‏آید و آنان وقایع جهان را از پشت عینکهاى رنگینى که ما به چشم آنها مى‏گذاریم، مى‏نگرند.

به راستى اگر در زمان حاضر، کشورى وجود نداشته باشد، کسى مى‏تواندمانع تشکیل کشور ما که غیریهودیان احمق، آن را دولت نامرئى مى‏نامند، بشود؟ مسلماً با نابودى کشورهاى جهان همه دولتها به فرمان ما گردن مى‏نهند.

- بگذار آینده مطبوعات را مجدداً بررسى کنیم. کسانى که بخواهند به کارهایى چون چاپ و نشر کتب و روزنامه بپردازند، آنها را ملزم به داشتن مدرک و اجازه نامه ویژه مى‏کنیم تا در صورت تخلف بلافاصله ازمزایاى چنین اجازه ‏نامه‏اى محروم گردند. با اعمال چنین روشى مدرک تحصیلى نشانه لیاقت فکرى خواهد شد و صدور مدرک به دست دولت خواهد افتاد تا توده مردم، از راهى که مى‏خواهیم گمراه نشوند و به بهانه پیشرفت و ترقى دنبال این و آن راه نیفتند.

آیا کسى از شما هست که نداند اتکاء به اندیشه و خیال آدمیان، راه نامطلوبى است که آدمى را به خیالبافى‏هاى احمقانه سوق مى‏دهد و ماحصل آن هرج و مرجى است که بر سرقدرت بین انسانها به وجودمى‏آید؟

واژه پیشرفت، آزادى از هر نوع قید و بندى را به ذهن متبادر مى‏سازد و هر نوع محدودیتى را مى‏شکند. اگر این اصل در همه موارد صدق نکند، لااقل در زمینه هرج و مرج فکرى مصداق دارد. در چنین شرایطى هر کس به تصور آزادى به شکار رقیب خویش مى‏پردازد و همگى در شبکه‏اى از هرج و مرج گرفتار مى‏شوند و همه به همدیگر اعتراض مى‏کنند.

- اینک ما توجه خود را معطوف و متوجه مجلات مى‏کنیم. از مجلات و نشریات ادوارى، همانند روزنامه، مالیات، حق تمبر و نیز سپرده احتیاطى وصول مى‏کنیم. چنین وجوهى براى کتب کمتر از 30 صفحه دو برابر خواهد شد زیرا ما اینگونه کتب را « جزوه» تلقى مى‏کنیم. اصولا\" مجلات، زهرآگین ‏ترین نوع مطالب چاپى به شمار مى‏روند و کوشش ما آن است که از سویى تعداد اینگونه نشریات کاهش یابد و از سویى دیگر نویسندگان مجبور شوند مطالب بلند بنویسند و حجم مطالب زیاد شود و خواننده از خواندن مطالب بلند، خسته شود.

به ویژه وقتى که این نوع نشریات گران تمام شوند، رغبت مردم نسبت به اینگونه نشریات کم مى‏شود. در ضمن آنچه که ما خودمان منتشر مى‏کنیم، روى ذهن خواننده در جهت منافع‏مان اثر مى‏گذارد به علاوه آنها را به بهاى ارزان در دسترس قرار مى‏دهیم، تا مردم آنها را حریصانه بخوانند.

وصول مالیات و اعمال مجازات، نویسندگان را وابسته مى‏کند و اگر نویسنده ‏اى بخواهد علیه ما چیزى بنویسد کسى مبادرت به چاپ آن نخواهد کرد. ضمناً اگر مطلبى بخواهد چاپ بشود، ناشر یا چاپ کننده باید براى چاپ و نشر آن از مقامات مسئول اجازه بگیرد. بنابراین ما از قبل خواهیم فهمید که چه نیرنگ‏هایى علیه ما در کار است.

- ادبیات و روزنامه ‏نگارى دو عامل مهم تربیتى بشمار مى‏روند. بنابراین، دولت ما اکثریت روزنامه ‏ها را به تملک خویش درمى‏آورد. چنین اقدامى تاثیر نامطلوب مطبوعات و روزنامه ‏هاى خصوصى را خنثى ساخته و ما را در موقعیتى قرار مى‏دهد که روى افکار عمومى تاثیر به سزایى بگذاریم. اگر اجازه و امتیاز انتشار ده نوع روزنامه را به مردم بدهیم، امتیاز انتشار سى روزنامه را به خود اختصاص مى‏دهیم. البته این کار طورى باید صورت گیرد که در مردم سوءظن ایجاد نکند. براى احتراز از ایجاد سوءظن، روزنامه ‏هایى که خود منتشر مى‏کنیم، به ظاهر نظراتى مخالف خودمان ابراز مى‏دارند و بدین طریق بدگمانى مخالفان‏مان نسبت به ما کاملا\" برطرف شده، و به زودى در دام‏مان گرفتار مى‏شوند و نمى‏توانند ضربه ‏اى وارد کنند.

- مخالفان ما در سه رده جاى دارند. در رده اول ارگانهاى رسمى هستند که همیشه علیه منافع ما قدعلم مى‏کنند، اما تاثیر آنها چندان قابل ملاحظه نیست.

- در رده دوم ارگانهاى نیمه رسمى قرار دارند که حملات آنها ملایم و کم ‏اهمیت است.

- در رده سوم کسانى قرار دارندکه به ظاهر، مخالف‏مان هستند اما در واقع ما خود آنها را تعیین کرده‏ایم. در نوشته ‏هاى این دسته، مطالبى وجود دارد که به نظر مى‏رسد با ما اصطکاک دارند. مخالفان واقعى‏مان اینگونه مخالفتهاى ظاهرى را از نوع مخالفتهاى خود تلقى کرده و باعث مى‏شوند که ما آنها را شناسایى کنیم.

- محتواى تمام روزنامه ‏هاى ما ترکیبى خواهد بود ازمطالب گوناگون و حتى افکارى چون اریستوکراتیک، جمهورى خواهى، انقلابى‏گرى و هرج و مرج طلبى( آنارشیسم) که به وسیله این گونه روزنامه ‏ها تبلیغ مى‏شوند. روزنامه ‏ها همچون ویشنو معبود هندى صد دست دارند که بر سر هر دست انگشتى قرار دارد و وظیفه آن نظارت و سلطه برافکار عمومى است. هنگامى که ضربان قلب تشدید مى‏شود، حرکت دستها نیز شدت یافته و افکار عمومى در جهت منافع ما سوق داده مى‏شود. زیرا وقتى فردى به هیجان مى‏آید، قوه قضاوتش را از دست مى‏دهد و هرگونه نظر و پیشنهادى را مى‏پذیرد. به علاوه افراد ناآگاهى که به تکرار مطالب روزنامه ‏هاى ما مى‏پردازند، و فکر مى‏کنند که روزنامه ‏ها بیان کننده نظرات آنها مى‏باشند، سخت در اشتباهند. زیرا روزنامه‏ ها صرفاً بیانگر خواست و نظر ما هستند. افرادى هم که سنجیده از احزاب دفاع مى‏کنند، در واقع به دنبال بیرقى راه مى‏روند که ما برایشان برافراشته‏ ایم.

- براى آنکه روزنامه ‏هاى مبارزه‏جوى خود را به حرکت درآوریم، باید نهایت دقتمان را در تنظیم و ارائه مطالب بکار ببریم. البته موسسه ‏اى را تحت عنوان بخش مرکزى مطبوعات تأسیس مى‏کنیم و به گردآورى نوشته ‏ها و مطالب مى‏پردازیم. عوامل ما در این مرکز بدون آنکه توجهى را جلب کنند، تصمیم مى‏گیرند که چه مطالبى را متناسب با روز منتشر کنند. ضمناً بحثهاى متناقض و جنگى دروغین در قلمرو مطبوعات به راه مى‏اندازند تا ما بتوانیم هر چه بیشتر نظرات خود را بیان کنیم.

فقط مطالب دروغ چاپ مى‏شود

- روشى که ما براى تنظیم و ارائه مطالب در پیش گرفته ‏ایم، به دلیل آنکه براى مردم نامحسوس مى‏باشد، اعتماد کامل آنان را نسبت به حکومت ما جلب مى‏کند. ما از کاربرد این روش بسیار راضى هستیم زیرا مى‏توانیم گاه به گاه احساسات مردم را نسبت به مسایل سیاسى برانگیخته و یا فرو نشانیم. گاه حقیقت را مى‏گوییم وگاه دروغ و زمانى هم مطالب متناقض ارائه مى‏کنیم. ما مطمئنیم که بر دشمنانمان غلبه مى‏کنیم، زیر آنان نمى‏توانند همچون ما نظرات خود را از طریق مطبوعات ابراز کنند.

- گفتیم که مخالفان ما که در رده سوم قرار دارند و مخالفتهاى ظاهرى خود را در مطبوعات ابراز مى‏دارند، هرگاه لازم باشد در ارگانهاى نیمه رسمى خود، انتقادات آنها را قویاً تکذیب مى‏کنیم.

- حتى اگر امروزه، مطبوعات فرانسه را به عنوان مثال در نظر بگیریم، به نشانه‏ هاى همکارى‏هاى فراماسونرى به خوبى در آنجا پى مى‏بریم. تمام ارگانهاى مطبوعات به طور اسرارآمیزى با هم در ارتباطند و چون پیشگویان قدیم منبع اطلاعات را افشا نمى‏کنند مگر آنکه همگى تصمیم به افشاى منبع بگیرند. و تا زمانى که اسرار، در اختیار تعداد محدودى باشد، پرستیژ و منزلت روزنامه ‏نگاران توجه اکثریت مردم کشور را جلب کرده و توده مردم با شور و شوق به دنبال آنها راه مى‏افتند.

- ما بایددامنه فعالیتهاى حساب شده خود را در زمینه مطبوعات به سطح استانها گسترش دهیم. یعنى برانگیختن امیدها و انگیزه‏ هایى که تسلط ما را بر مراکز کشورها موجب مى‏شوند، برایمان ضرورت تام و تمام دارد. به پایتخت‏ها وانمود مى‏کنیم که اینگونه خواستها، خواستهاى مستقل مردم استانها هستند. البته منبع واقعى بروز اینگونه حوادث در استانها ما هستیم. آنچه که مى‏خواهیم این است تا آن موقع که حداکثر قدرت را در اختیار داریم، باید پایتخت کشورها را در محاصره افکار عمومى مردم استانها قرار دهیم.

- بریدن از رژیم گذشته و پیوستن به رژیم جدید که به نظر ما منجر به غلبه کامل بر تمام رژیمها مى‏شود، « دوره انتقالى» نام دارد. در این دوره نباید به مطبوعات اجازه داد که نادرستى‏ها و کژى‏هاى مردم را منعکس کنند. براى رژیم جدید ضرورى است، همه را متقاعد کند که جنایت به کلى ریشه ‏کن گردیده است.

اگر مواردى از جنایت به وقوع پیوست، فقط باید قربانیان و شاهدان آن از موضوع با خبر باشند نه کس دیگر.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد